محمودی در این نشست درباره آغاز کار خود به عنوان یک نویسنده گفت: ابتدا با داستان کوتاه نوشتن کار خود را آغاز کردم، پس از آن نیز روزنامهنگاری را تجربه کردم. زمانی که یک داستان کوتاه مینوشتم، همه میگفتند حجم آن کم است، اما ماجراها و حوادث آن زیاد است و میتواند برشهایی از یک رمان باشد. در همین فرآیند نوشتن آهسته آهسته نوشتهها طولانیتر شد و شکل و شمایل رمان گرفت، حتی احساس میکنم که از ابتدا باید رمان مینوشتم.
نویسنده کتاب روضه نوح، اظهار داشت: اگر امروز به عنوان یک محقق به کار خود نگاه کنم، داستانهای کوتاه را به عنوان تمرینی برای نوشتن رمان میبینم. در روزگاری زندگی کردیم که باید به رماننویسی مینویسیم، اگر یکی بود یکی نبود جمالزاده را به عنوان دروازه ورود به نسل جدیدی از نثر مکتوب در نظر بگیریم، از آن به بعد اغلب داستاننویسانی که برای ما شاخص ماندن داستان کوتاه نویس بودند. از این دسته میتوان به هدایت، آلاحمد و گلشیری اشاره کرد.
وی افزود: پیش از این عصر نوین در ادبیات شرق هم داستان کوتاه جایگاه ویژهای دارد، حتی داستانی مثل هزار و یک شب داستانهای کوتاهی است که به هم پیوسته روایت میشوند. این ساختار در نمونههای ادبی نوین هم دیده میشود.
محمودی تاکید کرد: در نویسندگان ایرانی سنت نوشتن داستانکوتاه و رمان وجود داشته، همواره ابتدا نویسندگان داستانکوتاه مینوشتند که امکان چاپ در نشریات را داشته باشد، سپس رمانهای بزرگ خلق میشود. مثلاً بزرگ علوی هم داستان کوتاه دارد و هم چشمهایش را به عنوان یک رمان کامل خلق کرده است.
این نویسنده با اشاره به تفاوتهایی که در دهه ۱۳۹۰ رخ داد، تصریح کرد: در این دهه دیگر داستانهای کوتاه معرف یک نویسنده نیست، اما با این حال اغلب نویسندگان شاخص همچنان دغدغه داستان کوتاه را دارند. در دهه ۱۳۹۰ رمان خوانها بیشتر شدند و نویسندگان جدید ظهور که از ابتدا رماننویس بودند.
وی با بیان اینکه “کوتاه نویسی و رمان نویسی بستگی به بستر دارد”، خاطرنشان کرد: هر نویسنده بسته به بستری که در اختیار دارد، راه کوتاه یا بلند نویسی را انتخاب میکنند. بسیاری از نویسندگان مطرح راه کوتاه نویسی را برگزیدند و با همان به شهرت رسیدند. اما ذهنیت من همیشه رماننویسی است.
نگاه و نگرش انسانها نثر آنها را تغییر میدهد
محمودی درباره شکل گیری نثر هر نویسنده، توضیح داد: نثری که دنبال کردم، الهام گرفته از آثاری بود که خوانده بودم. نگاه و نگرش آدمها نثر را تغییر میدهد، احساس میکنم مولفههایی که در داستانها داشتم، نثر من را آمیخته با مفاهیم مختلف بوده است.
نویسنده کتاب باد زنها را میبرد، افزود: به طور کلی تجربه زیسته انسانها کل زندگی آن را تغییر و شکل میدهد. بخشی از تجربه زیستی هر آدمی، به چیزهایی که خوانده بر میگردد. بنابراین همانطور که صحبت کردن ما به فضا بستگی دارد، نثر هم از این قضیه استثناء نیست.
هر نویسنده باید خودش به کشف و شهود برسد
وی درباره تکنیکهای داستان نویسی، تاکید کرد: هر کسی که مینویسید، باید در هر بخش این فرآیند به یکخلاقیت و کشف و شهود شخصی برسد. نویسنده نباید سیاهمشقهای خود را چاپ کند و حتی برخی معتقدند که نویسنده نباید از روی دست خودش هم بنویسد.
این نویسنده افزود: شیوه نویسندگی هر شخص فرق میکند، برخی یک داستان را کامل و یکجا مینویستند، برخی آرام آروم مینویسند و برخی از نویسندگان از ابتدا کار مشغول تصحیح و خوانش نوشتههای خود هستند.
وی با اشاره به رد پای زمانه در آثار ادبی اخیر، تاکید کرد: در زمانه ما هیچ اثری شاهد آن دوره نیست، حتی به عنوان مثال درباره همین ۲۵ آبانماه ۱۳۶۱ اصفهان هیچ اثری خلق نشده که بتواند این نقطه تاریخی را روایت کنند. نویسنده باید ذهنش را آزاد بگذارد، مخاطب حالا یا چند سال آینده بالاخره از کار لذت خواهد برد.
محمودی افزود: روضه نوح را درباره زمانی نوشتم که اسم هیچ کودکی نوح نیست. هر نویسندهای دخل و تصرفی در کار خودش دارد، اما درباره زمانه نوشتن مشکل شده و در پیشینان ما نیز بازتاب زمانه به دلایل مختلفی به اشکال مختلفی درآمده است.
این روزنامهنگار درباره کتاب روضه نوح، تاکید کرد: دوست داشتم بوم خود را بنویسم و هیچگاه خود را سانسور نمیکنم؛ هنوز هم دوست دارم از نجفآباد بنویسم.