*آقای مصباحی مقدم! با توجه به آزاد شدن پولهای بلوکه شده و آمار فروش نفتی که خود دولت ابراهیم رئیسی منتشر میکند؛ چرا نه تنها هیچ تاثیری بر روند زندگی اقتصادی را شاهد نیستیم بلکه کشور بیشتر به سمت ورشکستگی پیش میرود؟
حقیقت این است که دولت سیزدهم اقتصاد را با مشکلات جدی و پیچیده از جمله ۵۵۰ هزار میلیارد تومان بدهی دولت به بانک مرکزی، سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی دست گرفته است. دولت حسن روحانی با بدهی بسیار سنگینی که از طریق فروش اوراق مثل اسناد خزانه برای چهار سال آینده ایجاد کرده ما را با بحران روبهرو کرده! یعنی ما باید برای چهار سال آینده بدهیهای دولت روحانی را در این دولت بپردازیم. ماهانه بین ۱۰ الی ۱۲ هزار میلیارد تومان سررسید اوراق منتشر شده دولت قبلی است.
نکته دیگر این است که بودجه سال گذشته، ۴۵۰ هزار میلیارد تومان کسری داشته که از ابتدای سال ۱۴۰۰ این کسری مطرح بود. در پایان سال ۱۴۰۰ دولت اعلام کرد که با درآمدهایی نظیر گرفتن مالیات و فروش نفت که داشته، این کسری بودجه را جبران کرد یعنی کسری بودجه از بین رفت. یعنی بودجه سال ۱۴۰۰ بدون کسری بسته شد. علاوه بر این؛ دولت حسن روحانی ماههای ابتدایی سال ۱۴۰۰ را با استقراض از بانک مرکزی شروع کرده و از این طریق حقوق کارکنان را پرداخت کرده بود! یعنی خود همین آقای روحانی ۵۴ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۰ برای پرداخت حقوق کارکنان از بانک مرکزی استقراض کرد! این ۵۴ هزار میلیارد تومان یک اثر تورمی را ایجاد کرده که این بدهی توسط دولت آقای رئیسی پرداخت شد. ما با پولهایی که از انگلیس و یا کشورهای دیگر گرفتیم چاله چولههایمان را پر کرده و میکنیم.
ما میخواهیم قطار اقتصاد کشور راه بیفتد! آقای روحانی بر سر راه این قطار چاله ایجاد کرده که تلاش دولت سیزدهم این است که این چاله چولهها را پر کند. در سالهای گذشته؛ فرض بر این شده بخش قابل توجهی از ارزهای بلوکه شده ما در اختیار دولت است و دولت این ارزها را به بانک مرکزی فروخته یعنی معادل ریالی آن را از بانک مرکزی دریافت کرده است. بر همین اساس این ارزها حتی اگر آزاد هم شود سهم بانک مرکزی است نه دولت! یعنی جزو داراییهای بانک مرکزی است. بنابراین این ارزها از آن ارزهایی نیست که دولت بتواند از آن استفاده کند؛ این ارزها برای اعتبار بانک مرکزی در بانک جهانی است! یعنی این ارزها قابل عرضه به بازار نیست. فرض میکنیم ارزهایی جدیدی به دست ما میرسد و دولت هم میتواند از آن استفاده کند؛ آیا راهکار مناسب این است که معادل ریالی آن را میان مردم تزریق کنند؟! ارز ناشی از فروش نفت و گاز، سرمایه ملی کشور است و سرمایه ملی را باید تبدیل به سرمایه ملی کرد. یعنی این ارز باید صرف پروژههای بزرگ مثل پروژههای دانش بنیان، سدسازی، توسعه برق و خطوط ریلی شود. ما باید این ارزها را بدین شکل مصرف کنیم نه اینکه آن را به مردم بدهیم! مردم باید از خدماتی که ناشی از سرمایهگذاریهای این ارزها است، بهرمند شوند. این ارزها باید جوانان بیکار ما را شاغل کرده و رونق تولید را بالا ببرد.
*براساس گزارش بانک مرکزی، تا پایان مهرماه سال ۱۴۰۰؛ حدود ۳۰۶ هزار میلیارد تومان به نقدینگی کشور اضافه شده! یعنی چیزی حدود ماهی ۱۵۳ هزار میلیارد تومان! از سویی دیگر؛ این مقدار نقدینگی رقم تورم را بسیار زیاد افزایش داده! درست است که در آقای رئیسی مستقیما از بانک مرکزی استقراض نمیکند اما او این پول را از سایر بانکها میگیرد که البته هیچ تفاوتی در اصل ماجرا ایجاد نمیکند!
تا جایی که بنده اطلاع دارم و مستقیما با رئیس بانک مرکزی ارتباط دارم، جلوی استقراض بانکها از بانک مرکزی گرفته شده اما اینکه حجم نقدینگی افزایش پیدا کرده بسیار جای سوال دارد که دلیل این امر چیست؟! احتمال قوی این حجم از نقدینگی ناشی از تبدیل ارز وارد شده به نقدینگی باشد!
*آقای مصباحی مقدم! اما این افزایش نقدینگی که در موردش سوال پرسیدم مربوط به مهرماه ۱۴۰۰ بوده و ربطی به بدهیای که از بریتانیا گرفتیم ندارد!
بنده در این مورد اطلاعاتی ندارم.
*در رابطه با واردات خودرو اظهارات ضد و نقیضی مطرح میشود! برخی منتقدان شما در فضای مجازی با انتشار تصاویری مدعی هستند که شما در سفرتان به مشهد از خودروی بنز استفاده کردید که همین امر هم باعث واکنشای بسیاری در فضای مجازی شد! مشخصا سوال بنده از شما این است که دلیل مخالفت شما با واردات خودرو چیست؟ سوال دیگری که از شما دارم این است که براساس گزارشات سازمان پژوهشها، تنها ۸ درصد مردم ایران جزو طبقه مرفه جامعه بوده و چیزی حدود ۹۲ درصد مردم جزو طبقه محروماند! مگر این مردم توانایی خرید کالای لوکس و تجملی هستند که واردات آن را به کشور ممنوع کردید؟!
بنده خبر مربوط به استفاده از خودروی بنز در سفر به مشهد را قویا تکذیب میکنم! این خبر دروغ محض است. ماشین بنده، پژو است. ممکن است بستگان من در مشهد، خودروهای دیگری داشته باشند اما هیچکدام از آنها بنز ندارند! مهم این است که بنده چطوری زندگی میکنم. مهم این است که بنده مقید به استفاده از محصولات تولیدات ملی هستم!ً بنده حتی لاستیک ایرانی میخرم و از لاستیک خارجی استفاده نمیکنم!