دوران ثبات مجمع تشخیص
اولین ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام با حکم بنیانگذار انقلاب اسلامی به نام آیتالله سیدعلی خامنهای خورد که دوران چندان طولانی نبود و تقریباً بعد از یک سال بهعلت تغییرات در رأس حاکمیت، ریاست مجمع نیز تغییر کرد و این کرسی به اکبر هاشمی رفسنجانی سپرده شد و سکان این ریاست را تا دیماه سال ۹۵ در کاخ مرمر به عهده داشت.
در طول این سالها اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام عمدتاً از جامعه روحانیت مبارز و حزب مؤتلفه بودند و تا حدودی هم عقاید نزدیک به یکدیگر رقم میخورد؛ البته این بهمعنای آنکه اختلافنظری وجود نداشت نیست اتفاقاً بعد از سال ۸۸ و انتخابات ریاستجمهوری پرحرفوحدیث شعله اختلافات درون طیفهای مختلف مجمع بهویژه طیف رادیکال جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و حضور افرادی مانند محمود احمدینژاد اتمسفر این سازمان را دچار تغییر و تحول کرد. در این میان ریاست هاشمی رفسنجانی برای کنترل تندرویها نقش مهمی داشت و همین موضوع موجب شد تا دایره حواشی به دست و پای این مجمع کمتر پیچیده شود؛ اما با فوت رکورددار ریاست مجمع، داستانِ جنجالها و جدالهای تمامنشدنی آغاز شد و این شروع یک قصه پررمزوراز بود.
آغاز سرگردانی در پساهاشمی
یک ماه بعد از فوت آیتالله هاشمی زمزمهها و گمانهزنیها درباره ریاست مجمع بر سر زبانها افتاد. «موحدی کرمانی»، «هاشمی شاهرودی» و «ناطق نوری» افرادی بودند که بیشترین احتمالات در مورد آنها شنیده میشد. بهمنماه ۹۵ با حکم رهبری آیتالله موحدی کرمانی بهعنوان رئیس موقت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد؛ کسی که تقریباً در جایگاه دیدگاه و نظرات در نقطه مقابل هاشمی رفسنجانی قرار داشت و عقایدی مخالف با دولت و مجلس وقت داشت. این انتصاب هرچند موقت بود اما نشان از تغییر ترکیب عمیقتری داشت. نهایتاً هفت ماه بعد طی حکمی «هاشمی شاهرودی» که فرد متعادلتری بود و بهلحاظ نظری همردیف و همعقیده با هاشمی رفسنجانی محسوب میشد بهعنوان جایگزینی برای هاشمی رفسنجانی انتخاب و مرداد ۹۶ با حکم رهبری به ریاست دائم مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد.
البته این دوران با غیبتهای طولانی مدت هاشمی شاهرودی که در آن مقطع با بیماری دست به گریبان بود مواجه شد و از سوی دیگر طیف رادیکال این نهاد، آستینها را برای ایجاد تغییر و تحول در روند فعالیت مجمع بالا زده بودند. در همان سالها بود که موضوع شورای نگهبان دوم و ورود مجمع تشخیص مصلحت نظام به عرصه قانونگذاری بر سر زبانها افتاد. سال ۹۷ با فوت هاشمی شاهرودی و انتصاب آملی لاریجانی بهعنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گردونه تغییر و تحولاتی که برخی محسن رضایی را پشتپرده آن معرفی میکردند تکمیل شد. از آن زمان بود که صدای مجلس در اعتراض به اقدامات مجمع تشخیص مصلحت نظام و قدمبرداشتن در مسیر قانونگذاری بلندتر شد؛ تا جایی که مجلس انقلابی هم این موضوع را نتوانست تحمل کند و انتقاداتشان از تریبون خانه ملت بلند شد.
اهمیت فقه یا انفعال مجمع
هرچند این روزها مجمع تشخیص مصلحت نظام تلاش میکند با قدمگذاشتن در اموری مانند قانونگذاری خود را فعال نشان دهد؛ اما از سوی دیگر نسبت به نقشی که برای آن در قانون اساسی تعریف شده و جایگاه حاکمیتی که برای آن در نظر گرفته شده است که بتواند در امورات مهم مملکتی به رهبری مشورت دهد منفعل بوده و حتی با شرایط امروز کشور بهلحاظ اقتصادی و فشار بر طبقات مختلف جامعه میتوان گفت در حال قدمزدن بر لب پرتگاه است. سیدمحمد صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره این انفعال میگوید: «مجمع تشخیص مصلحت نظام نهاد بسیار مهمی است و حتی بهلحاظ قانون اساسی مجمع فوقدولت، فوقمجلس، فوقشورای نگهبان بهشمار میآید. قانون این اجازه را به مجمع تشخیص داده که گاهی بهخاطر مصلحت نظام برخی از قوانین را کنار بگذارد.» او ادامه میدهد: «با توجه به مسئولیتهایی که در قانون اساسی به مجمع تشخیص واگذار شده میتواند نهادی اثرگذار در ساختار نظام باشد؛ ولی متأسفانه فعال عمل نمیکند. شخصاً در جلسات مجمع بهصراحت مطرح کردهام همه مسائلی که در مملکت میبینیم و اتفاق افتاده یا درباره مشکلات مردم باید در این جلسات بحث و بررسی شود و به نتیجه مهمی برای حل آنها برسیم؛ ولی متأسفانه آن حساسیتی که شایسته و زیبنده مجمع تشخیص است دیده نمیشود.»صدر درباره علت رویکرد انفعالی مجمع تشخیص به مسائل و مباحث اصلی کشور نیز میگوید: «معتقدم بعضی از روحانیون حاضر در مجمع بیشتر به درس، فقه و… اهمیت میدهند و این مباحث برایشان اولویت دارد تا مسائل مربوط به مجمع تشخیص.»
عصر جدید و تغییرات احتمالی
این روزها دوباره اسم مجمع تشخیص مصلحت نظام بر سر زبانها افتاده البته با این تفاوت که گمانهزنیها حول محور تغییر و تحولات در ترکیب اعضای این نهاد میچرخد؛ یعنی احتمالاً قرار است عدهای از روی صندلیهای چندساله خود بلند شوند و جایشان را به دیگران بدهند.
محمدرضا باهنر از اعضای این مجمع اولین کسی بود که درباره احتمال تغییر ترکیب مجمع تشخیص مصلحت نظام سخن گفت: «تحلیل من این است که مجدداً ریاست مجمع به آقای آملی سپرده خواهد شد و ایشان بهعنوان رئیس مجمع و آقای ذوالقدر هم بهعنوان دبیر میمانند؛ البته ممکن است یک تغییرات نه خیلی زیاد در اعضای مجمع اتفاق بیفتد و این تغییرات طبیعی است. مجمع تشخیص نیازمند آدمهای قدرتمند مجرب است و ما در مجمع تشخیص سه چهار دیپلمات قدرتمند میخواهیم، سه چهار اقتصاددان و صاحبمکتب نیاز داریم، خلا وجود چند آدم فرهنگی قدرتمند مجرب احساس میشود، اینها اگر به مجمع تشخیص تزریق شوند خوب است.»آنطور که باهنر و محمد صدر میگویند سایه تغییرات روی سر برخی از جمله حاشیهسازها و البته سالخوردگان بیشتر سنگینی میکند و حذف این افراد در محاسبات سیاسی محتملتر بهنظر میرسد.
زمزمه حذف احمدینژاد
در میان اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، محمود احمدینژاد یکی از همان افرادی است که حرف و حدیث در موردش کم نبود. از سال ۹۶ بعد از حضور پرسروصدایش در وزارت کشور برای ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری گفته میشد ممکن است در ترکیب جدید مجمع نامی از او برده نشود. حالا دوباره با پررنگشدن گمانهزنیها درباره تغییر ترکیب این نهاد گمانهزنیها درباره حذف احمدینژاد قویتر شده است.
باهنر درباره احتمال حذف احمدینژاد میگوید: «احمدینژاد حرفهایی که میزند خیلی مطابق با روال عادی سیاسیون کشور نیست. یک زمانی یک خبرنگار از من پرسید که آقای احمدینژاد این حرفها را که میزند هنجارشکنی است این نظام نمیخواهد با او برخورد کند؟ پاسخ این است که بعضی وقتها بعضی از این آقایان دنبال این هستند که جنجال جدید اتفاق بیفتد و اصلاً دنبال این هستند که بیا من را بگیر و ببر، نظام اسلامی مدبرتر و شجاعتر از این است که بخواهد در بازی یک آدم قرار بگیرد. خداوند متعالی بگرداند درجات حضرت امام(ره) را یادم هست مجلس دوم یکی از اعاظم که مرحوم هم شدند، آن زمان حرف پشتسرش بسیار بود و شورای نگهبان هم صلاحیت او را رد کرد. پیام از طرف حاج سیداحمد آقا رسید که صلاحیت فلانی را تأیید کنید، این پیام به آقایان شورای نگهبان در آن زمان برخورد و گفتند که چرا ما صلاحیت ایشان را تأیید کنیم وقتی که میدانیم ایشان صلاحیت ندارند جملهای که حضرت آقا فرمودند مضمونش این بود که ایشان در مجلس باشد ضررش کمتر است تا بیرون مجلس و اینگونه اتفاقات هم میافتد.»
او در ادامه میگوید: «…آمدن در مجمع و نیامدن در مجمع را ساده تحلیل نکنیم ممکن است یک زمانی مصلحتهای بزرگتری وجود داشته باشد.» محمد صدر نیز درباره احتمال این حذف میگوید: «من نمیدانم که در دوره بعد ایشان هست یا نیست، و در دوره فعلی ایشان خیلی در جلسات مجمع فعال نیست و عمدتاً هم وقتی به مجمع میآید نزد آقای اژهای، رئیس قوه قضائیه میرود (برای همان مشکلاتی که همکاران قدیمیاش داشتند) و به ایشان نامه میدهد وگرنه ایشان در مجمع خیلی فعال نیست.» این اظهارنظرها این گمانه را تقویت میکند که احتمالاً قرار است محمود احمدینژاد بهعنوان یک شاگرد دردسرساز در مدرسه همیشه جلوی چشم باشد تا کنترل آن هم راحتتر باشد و احتمالاً منظور باهنر از مصلحت بزرگتر هم همین مصلحت حضور احمدینژاد در مجمع تشخیص و در حلقه محاصره سیاسیون است.
بازنشستگی سالخوردگان
«این احتمال وجود دارد که برخی اعضایی که سن بالایی دارند و توان حضور در جلسات مجمع را ندارند در دوره بعد حضور نداشته باشند. مثلاً فقهای شورای نگهبان در جلسات مجمع شرکت نمیکنند که یک دلیل آن میتواند سن بالا و سختی حضور در جلسات باشد.» این جملات را محمد صدر درباره احتمال تغییرات در ترکیب مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید؛ موضوعی که بهنظر میرسد مخاطبانی چون آیتالله جنتی در میا آنها باشد.