روزنامه همشهری نوشت: «انتشار بخش دوم از مصاحبه عادل فردوسیپور با مهدی طارمی هم سروصدا کرد و بازتابهای خاص خودش را داشت؛ البته نه به اندازه بخش اول که طارمی پنبه سرمربی تیم ملی را زد اما به هر حال این بخش از اظهارات او هم مثل تکتک مصاحبههای دیگرش خبرساز و بحثبرانگیز بود. قسمتی که بیشتر مورد توجه شبکههای اجتماعی و هواداران فوتبال قرار گرفته، توجیه طارمی در مورد بستهشدن پنجرههای نقلوانتقالاتی پرسپولیس است؛ آنجا که او گناه این اتفاق را گردن باشگاه و دروغگویی مدیران وقتش میاندازد. آیا واقعا طارمی در آن ماجرا بیگناه بود؟ اگر خطایی نداشت پس چرا محروم شد؟ به طور کلی شاید بیراه نباشد اگر مهدی را کلکسیونی از تناقضها بخوانیم؛ آنچه فقط هم محدود به همین پرونده نیست.
یک فاجعه، دو قربانی
داستان بستهشدن دوپنجره پرسپولیس از جایی شروع شد که مهدی طارمی بعد از توافق شفاهی با سرخپوشان برای تمدید قرارداد راهی ترکیه شد و با ریزهاسپور قرارداد بست. او کمی بعد پشیمان شد و بدون فسخ رسمی قراردادش به ایران برگشت. در آن سفر رامین رضاییان هم طارمی را همراهی میکرد اما این بازیکن به طور رسمی قراردادش را فسخ کرد، در نتیجه هیچیک از مشکلات مربوط به طارمی در مورد او پیش نیامد. مهدی به ایران برگشت و بعد از مدتی با شکایت باشگاه ترکیهای، خودش و پرسپولیس با مجازات شدید فیفا مواجه شدند. سرخها دو پنجره را از دست دادند و طارمی چهار ماه خانهنشین شد. هیچ تردیدی وجود ندارد که مدیران وقت باشگاه و در راس آنها علیاکبر طاهری هم در این داستان مقصر بودند اما مگر میشود طارمی پای خودش را کنار بکشد؟ مگر این بازیکن طفل صغیر بوده است که هر که هر چه گفت انجام بدهد؟ رامین گفت به ترکیه برویم رفت، پرسپولیس گفت به ایران برگرد برگشت! خب اگر مهدی خطایی نکرده بود، اصلا چرا محروم شد؟ او میتوانست مثل دوست صمیمیاش جناب رضاییان مسیر درست و منطقی قطع همکاری با ریزهاسپور را طی کند و این مشکلات را به وجود نیاورد اما انتخابش چیز دیگری بود و حالا هم این توجیهات، چیزی از بار تقصیر او کم نمیکند.
واقعا پول برایت مهم نیست؟
یکی از مسائلی که طارمی در گفتوگو با عادل روی آن تأکید داشت، این بود که هرگز پول برایش مهم نبوده است. خب باورکردن این موضوع قدری دشوار است؛ مخصوصا که ماجرای پخش فایل صوتی او نزد حسین هدایتی و ابراز ارادتش به این فوتبالدوست متمول در برنامه نود، هنوز در حافظه هواداران فوتبال باقی است. به علاوه طارمی ازجمله بازیکنانی بود که گاه و بیگاه در اردوی تیم ملی بحث پاداش بازیکنان را وسط کشیده و از بهتعویقافتادن آن گلایه کرده است. نه اینکه بازیکن حق نداشته باشد سراغ پاداشاش را بگیرد اما کسی که چنین میکند نمیتواند مدعی باشد پول برایش مهم نیست!
هدیه به محرمی، ریجکت باقری
رفتارهای دوگانه طارمی البته به همین مقدار محدود نمیشود. یکی از نخستین دفعاتی که او در فوتبال ایران به حسن شهرت دست یافت، زمانی بود که خودروی مربوط به جایزهاش بهعنوان بازیکن برتر پرسپولیس در لیگ چهاردهم را به مجتبی محرمی، پیشکسوت مطرح سرخها پیشکش کرد. البته که همان زمان هم شنیده میشد دوستان و مشاورانش او را به این امر تشویق کردهاند و بعد هم به جای آن اتومبیل، یک خودروی گرانقیمتتر از حسین هدایتی گرفت! حالا به این هم کاری نداریم اما چطور میشود آدمی که به مجتبی محرمی هدیه میدهد، جواب تلفن کریم باقری را ندهد؟ اگر یک سر سوزن از آن ارادت به بزرگترها وجود داشت، طارمی باید جور دیگری با آقا کریم برخورد میکرد، حالا بگذریم که باقری آن زمان مربی تیم ملی به شمار میآمد و اساسا از نظر جایگاه حقوقی هم طارمی ملزم به کرنش برابر او بود. اینهاست که قدری آدم را در مورد پدیدهای به اسم «مهدی طارمی» سردرگم میکند.»
انتهای پیام