خبرورزشی، قاسم دهنوی از بازیکنان خوب و تاثیرگذار فوتبال ایران بوده که انتخابهای اشتباهش در دوران فوتبال از لحاظ فنی خیلی به او ضربه زد و حاشیههای فراوانی برایش ایجاد کرد. او حالا در حالیکه به گفته خودش ناخواسته فوتبالش به پایان رسیده به دنبال روی آوردن به مربیگری است.
صحبتهای جالب او از حضورش در پرسپولیس و مذاکره با تیمهای دیگر را در گفتگوی زیر میخوانید:
از همان بازی اول در پرسپولیس به مشکل خوردم
من از فوتبال خداحافظی نکردهام چرا که مگر با سلام و صلوات آمدم که بخواهم خداحافظی کنم. روزی که آمدم پرسپولیس چالش بزرگی را انتخاب کردم، چون قبلش هم پیراهن تراکتور را پوشیده بودم و هم بازیکن تیم ملی بودم و انگیزه زیادی داشتم تا با لباس پرسپولیس عملکرد خوبی داشته باشم، ولی افسوس از همان بازی اول تمام آن رویاها از بین رفت. بازی پرسپولیس – تراکتور اگر خاطرتان باشد که یک بر صفر تراکتور را بردیم و با علی کریمی درگیری پیدا کردم و هواداران علیه من شدند. نمیخواهم موضعگیری کنم، ولی من با علی کریمی همبازی و هم اتاق بودم و او بهترین فوتبالیست ایران از هر لحاظ بوده و این را همه میدانند.
دایی گفته بود کریمی دستشویی هم رفت دنبالش برو
یک سوال دارم. فوتبال حرفهای این چیزها سرش میشود؟ من لباس پرسپولیس را پوشیدم. همانطور که روزی لباس مس کرمان و ذوب آهن و تراکتور بر تنم بود و یک چیزی که مربی از من میخواهد باید اجرا کنم. مربی به بازیکن میگوید تو مامور مهار فلانی هستی و هرجا رفت باید همراهش بروی و حتی در دستشویی هم باید با او همراه باشی و برای همین مجبور بودم با او من تو من باشم. تمام جرقه و آتشی که زده شد از آنجا بود.
من با کلی امید و آرزو به یک تیم بزرگ رفته بودم و فکر میکردم هم از لحاظ فنی هم از لحاظ مالی برایم اتفاقات خوبی افتاده است و نمیدانستم چنین اتفاقی میافتد. تا ۷-۸ بازی همه چیز خوب بود، ولی بعد از دربی بود که آن اتفاقات رخ داد و فحاشی و توهین از هر سمتی صورت میگرفت. اگر تیم میبرد علیه من موضع میگرفتند و اگر میباخت هم علیه من موضع میگرفتند و جوری بود که فکر میکردم دیگر ماندنم در تیم صلاح نیست.
آن زمان یک سری بازیکنان هم زرنگبازیهای خودشان را در میآوردند روی سکو شخصیتهایی داشتند که راحت با الفاظشان بقیه هواداران کنار دستشان را تحت تاثیر قرار میدادند و باعث میشدند همه علیه من موضوع بگیرند. بازیکنانی که کیفیت فوتبالیشان خیلی پایین آمده، ولی همیشه حضور دارند، چون عضو آن شبکه هستند و دلالهایشان را دارند و همه کار برایشان میکنند. نمیخواهم خیلی مسائل را باز کنم و همه میدانند چه اتفاقاتی همیشه در فوتبال رقم میخورد.
از من باج خواستند، ولی ندادم و ضربه خوردم
من احساس کردم از لحاظ فوتبالی مشکل ندارم که بخواهم به کسی باج دهم و دنبال این بازیها باشند. اینکه بیایند پیشم و بگویم اگر فلان قدر ندهی تو را تخریب میکنیم و من گفتم بروید هرچقدر میخواهید تخریب کنید و من یک بازیکن ساده هستم و وارد این مسائل نمیشوم. ما در آن زمان بازیکنان خوبی مثل مسلمان و صادقیان داشتیم و سرمربی به من گفته بود هافبک هجومی زیاد داریم و تو فقط به فکر مسائل دفاعی باش و همین موضوع را علیه من علم کردند که بازیاش فلان شکل است، ولی نمیدانند اینها خواسته سرمربی است.
پرسپولیس سالها نتیجه نمیگرفت و هفتم و هشتم میشد و در جو بدی وارد تیم شدم. در پرسپولیس همه میدانند بحث اول کنترل مسائل حاشیهای است و بعد مسائل فنی و از همین طریق تیم ضربه خورد. مگر میشود بازیکنی مثل من در مس کرمان و ذوب آهن و همه تیمها خوب باشد و در پرسپولیس به آن شرایط گرفتار شود؟
ماجرای مذاکره با استقلال و نرفتن به این تیم
من از مس کرمان داشتم به تیمی مثل استقلال میرفتم و شرایط قراردادم خیلی فرق داشت و میدانستم قرار است شرایط متفاوتی برایم رقم بخورد. نیازی به بازارگرمی نداشتم و خدا را شاهد میگیرم هیچ چیزی با استقلال امضا نکردم. هرچه خواستند علیه من گفتند و نوشتند، ولی حقیقت نداشت. وقتی شما با تیمی مثل استقلال مذاکره کنی و سر از جای دیگر در بیاوری این در ذهن همه میماند، ولی کسی توجهی نمیکند که چه شرایطی رقم خورده بود.
در مقطعی هم با سپاهان صحبت کرده بودم و پول هم گرفته بودم، ولی قراردادم داخلی بود و هنوز رسمی نشده بود، ولی تماسهای زیادی از پرسپولیس داشتم و اصرار داشتند بروم با آنها قرارداد امضا کنم. من به آنها گفتم شما موضوع باشگاه سپاهان را برطرف کنید که علیه من نشوند و رویانیان و سایرین گفتند خیالت راحت باشد تو فقط امضا کن و برو سر تمرین. من اصرار داشتم مشکل ابتدا حل شود، چون یک بار بین استقلال و تراکتور چنین ماجرایی برایم رخ داده بود و یک بار از این ماجرا ضربه خوردم، ولی انها قول دادند حمایت کنند و حمایت هم کردند. من قسم میخورم بعد از تراکتور گزینه اصلی من سپاهان بود، چون نمیخواستم به پرسپولیس بروم و دلیلم جنس آدمهایی بود که در آن مقطع در پرسپولیس حضور داشتند با من جور نبود.
من ابتدا خیلی مسائل را نمیدانستم و وقتی رفتم و دیدم چه شرایطی وجود دارد پیشمان شدم و فهمیدم چه اشتباهی کردم، ولی کار از کار گذشته بود. به من گفتند اگر پایبند به قراردادت نباشی یک سال محروم میشوی و مجبور شدم با آنها ادامه دهم. پیش خودم فکر کرده بودم یک سال به سپاهان میروم و بدون حاشیه فوتبالم را دنبال میکنم و بعد که شرایط پرسپولیس بهتر شد و آن آدمها کنارش نبودند به این تیم میروم. من همین الان ۴۰۷ میلیون از پرسپولیس چک دارم و هنوز هم که هنوز است بعد از سالها برایش اقدام نکردم.
رویانیان یادش میرفت چک داده است
رویانیان پول خوب میداد که به صورت چک بود، ولی بعداً یادش میرفت چک داده و باید آن را پاس کند. یادم است آن موقع جواد کاظمیان نیم فصل از پرسپولیس به تراکتور آمده بود و با سعید شیرینی تماس گرفت و هرچه از دهنش در آمد به او گفت و گفت آبرویت را میبرم که چک دستفروش به من دادهای. من آن مسائل را دیدم، ولی دوزاریام نیافتاد که پرسپولیس مشکل دارد و نباید آنجا بروم. خودم در موقعیتش قرار نگرفته بودم و نمیدانستم شرایط به چه شکل است. من الان دو چک از پرسپولیس دارم، ولی به باشگاه میروم کسی جوابگوی من نیست و اصلاً ما را تحویل نمیگیرند. در پرسپولیس این را فهمیدم تا زمانی که بازی میکنی به تو پول میدهند، ولی وقتی که رفتی دیگر دستت به جای نمیرسد.
مشکل با بازیکنان
من با هیچکدام از بازیکنان مشکل نداشتم و ندارم، ولی با مدیر برنامهها و لیدرها و خبرنگاران متحدشان مشکل داشتم. من میدیدم که در ترکیب اصلی هستم و مربی از من راضی است، ولی شعارهای عجیبی از روی سکوها میشنیدم که جالب نبودند. خیلی حرفها وجود دارم که نمیتوانم باز کنم، چون دوستانم هستند و نمیخواهم علیهشان صحبت کنم. فوتبالیستهای حال حاضر خیلی زرنگ شدهاند و میدانند چکار کنند و با چه کسانی باشند که آسیب نبینند.
گذاشتن شروط عجیب برای تمدید با پرسپولیس؟
من خدا را شاهد میگیرم که هیچ شرطی برای پرسپولیس نداشتم و فقط یک خواسته دارم و این بود که پول سال قبلم را کامل بدهند تا تمدید کنم و خواسته دیگری نداشتم. آن سال یادم است فقط طارمی و نوراللهی را گرفته بودند و سید صالحی را با وجود عملکرد خوبش کنار گذاشتند. خدا شاهد است هیچ شرطی نگذاشتم. فقط اوضاع ذوب آهن را با گل محمدی خوب دیدم و به دنبال یک محیط آرام و بدون حاشیه بودم. من وقتی به پرسپولیس آمدم تیم ملی را هم کامل از دست دادم. برخورد من با علی کریمی خیلی بزرگ شده بود و کلی فحش ناموسی خوردم. یک سال است که اینستاگرام دارم. میبینم یک بازیکن هنوز قرارداد امضا نکرده با پرسپولیس دنبال کنندگانش چند برابر میشود، ولی آن موقع اینطور نبود و فقط یک فیس بوک داشتم و دنبال این داستانها نبودم. به هر حال از یک سری جهات ضربه خوردم.
پرویز مظلومی به خاطر من فحش خورد
زمان پرویز مظلومی بود که من را خواست و تمام شده بود و قطعی شده بود. فضای مجازی در آن مقطع کار دستم داد. من در ذوب آهن از شرایطم راصی بودم. قهرمان حذفی شدیم و در لیگ سوم شدیم و همه چیز خوب بود. با استقلال داخلی بستم و حملهها به من شروع شد. آقای بهرام امیری با من تماس گرفت و گفت فعلاً جایی صحبت نکن و کار تو با استقلال تمام است و در کنارش رحمتی با من تماس گرفت و کارم قطعی شده بود. مجید صالح در یک برنامه تلویزیونی صحبت کرد و اسم من را به عنوان خرید جدید آورد که یکهو در آن مقطع حمله عجیبی به صفحه پرویز مظلومی و مسئولان استقلال شد و همین شد که به من گفتند فعلاً دست نگه دار تا شرایط آرام شود.
من هم مجبور شدم فعلاً صبر کنم و بعد که دیدم خبری نشد پیش دایی در صبا رفتم و با این تیم قرارداد امضا کردم. آنها روزبه چشمی را جای من آوردند که ضرر هم نکردند از این نظر. ولی خدا را شاهد میگیرم که قصد رفتن از پرسپولیس را نداشتم، ولی چون به یک عده باج ندادم و میدانستم سال بعد وضع بدتر میشود مجبور به جدایی شدم. خدا بیامرز هادی نوروزی که دوست صمیمی من بود در یک بازی بین سپاهان – پرسپولیس به پنالتی کشیده شد و خدابیامرز نوروزی ضربه اول را زد و به من گفت یک تعداد که میشناسمشان به قدری به من فحش ناموس دادند که حد ندارد و من وقتی آنها را شناختم که در روز فوتش زیر تابوتش را گرفتند. اینها همان افرادی بودند که باج میخوستند.
خیلیها میدانند چه اتفاقاتی افتاده بود، ولی نمیآیند حرف بزنند، چون روزیشان قطع میشود. آنها خیلی قوی هستند، چون همه چیز دارند و در تلویزیون هم تریبون دارند و به همه جا وصل هستند. یک نفر به من گفت که بهروز رهبریفر علیه تو حرفهای بدی زده و من که در جریان نبودم گفتم چنین صحبتهایی را نخوانده و نمیشناسم. عین جمله من این بود، ولی رفتند از قول من گفته بودند که من بهروز رهبری فر را نمیشناسم. نمیشود کاری کرد و رسانه این مدلی کار میکند و اگر هم بروی شکایت کنی نهایتش ۱۰۰ هزار تومان جریمه میکنند، ولی بعد دوباره میآید بدتر کار خودش را میکند.
بعد رفتم دیدم صحبتش در مورد من نبود و در مورد کفشگری صحبت کرده بود. طرف کاپیتان پرسپولیس بوده و در تیم ملی بازی میکرده و من او را از نزدیک میشناختم مگر میشود بگویم نمیشناسم؟ در همان بازی تراکتور با اینکه برده بودیم ول کرده بودند همه به من فحش میدادند در حالیکه من لباس پرسپلویس تنم بود و کریمی با همه بزرگیاش لباس تراکتور تنش بود و آنها تماشاگر پرسپولیس بودند پس چرا به من فحش ناموس میدادند؟
یحیی گلمحمدی و موفقیت در پرسپولیس
او از کسانی است که کارش را از لحاظ تاکتیکی خوب بلد است و در جمع کردن حاشیهها هم موفق عمل کرده است. برانکو در پرسپولیس سطح توقعات را بالا برده بود و هرکسی جایش میآمد کار سختی داشت، ولی یحیی توانسته نتیجه بگیرد. یادم است برانکو آن اوایل که به پرسپولیس آمده ۸-۹ هفته اول بد نتیجه میگرفت و فکر کنم حتی ۱۳ جدول هم رفت. فحشهای بدی هم از روی سکوها میدادند. یادم است پرسپولیس ۴ گل از سپاهان خورد و کلی هم فحش شنیدند و یک هفته بعدش خدابیامرز نوروزی فوت کرد و از آنجا به نظرم پرسپولیس شکل گرفت و شروع به اوج گرفتن کرد. بازیکنانی که الان در پرسپولیس هستند و فالوور میلیونی دارند آن زمان فحش میخوردند و داشتند جدا میشدند، ولی اتفاقاتی برایشان رخ داد و درگذشت هادی به نوعی همبستگی تیمی را ایجاد کرد که تیم اوج گرفت و اگر آن خدابیامرز نمیرفت به نظرم پرسپولیس یک قهرمانی هم نمیآورد و هرچه در این سالها به دست آورده را مدیون هادی است. یکی از بزرگترین افتخارات پرسپولیس هادی نوروزی بود که با رفتنش پیش خدا اتفاقات خوبی برای تیم رقم خورد.
هنوز خداحافظی نکردهام
من بازیکن بدی نبودم، ولی به چشم نمیآمدم. سبک بازی من را میگویند بازیکن کارگر که به چشم نمیآمدم و در اختیار تیم بودم و مثل الان نیست که انقدر آمار و ارقام و تحلیل بازیکنان استخراج شود. اهل پول دادن برای مطرح شدن نبودم و ضرر کردم. بازیکنانی همان موقع بودند که سالی ۴۰-۵۰ میلیون خرج میکنند تا در چشم باشند و برایشان بنویسند. من وقتی یک بازی خوب نباشم خودم از خودم راضی نیستم، ولی بازیکنانی بودند که افتضاح بودند و هر هفته بد بازی میکردند، ولی همیشه در تیم منتخب هفته قرار میگرفتند. اینها را میدیدم و حسرت میخوردم که چرا اینجوری است. یک بازیکن چطور میتواند بد بازی کند و همیشه از او تمجید شود و واقعاً وجدانش پیش خودش راحت است؟
مگر میشود بازیکن هم خودش بد است و هم تیمش ته جدول از او مصاحبه میزنند که میخواهم بمانم و ادامه دهم؟ ببینید پشتشان چقدر و به چه کسانی گرم بوده است. یک بار میخواستم به تیمی بروم و به من زنگ زدند و گفتند در صورتی با تو قرارداد امضا میکنیم که از طریق فلانی وارد شوی و راه دیگری ندارد. همینها خیلی راحت سر برنامهای مثل ۹۰ را میبرند که داشت مقابل این جریانها ایستادگی میکرد و دستشان را رو میکرد. یکی مثل کیروش که انقدر به فوتبال ایران خدمت کرد را فراری دادند که کارهای بزرگی در فوتبال ایران کرد و خیلی از این مسائل را کنار زد. بازیکنانی که در زمان کیروش روی کار آمدند را ببینید از لحاظ کیفیت و شخصیت و منش و مرام چقدر با خیلیهای دیگر متفاوت هستند.
امثال بیرانوند و وحید امیری چقدر آدمهای شریف و زحمتکش هستند و به هرجایی رسیده یا برسند مزد زحماتشان است. گلر داریم گل لایی خورده، ولی نمرهاش در فلان سایت نشان میدهد از همه بالاتر بوده است. مگر میشود؟ الان در پرسپولیس شجاع و نوراللهی و امیری و علیپور و… خوب هستند و زحمت میکشند، ولی میروند یک بازیکنان خارجی میآورند که معلوم نیست از کجا آمدهاند. من در زندگی اشتباهات زیادی داشتم و همیشه باید ادمهایی دور خودم نگه دارم که سر سفره پدر مادر بزرگ شده باشند. در سریال پایتخت خیلی مسائل و واقعیتهای جامعه را نشان میدهد که طرف به خاطر ۱۰۰ میلیون تومان خانواده خودش را میفروشد و اینها واقعیت هستند.
در کلاسهای مربیگری شرکت میکنم
من فوتبال را کنار نگذاشتم، ولی اجازه ماندن و ادامه دادن به من ندادند. من در این مدت اختصاصی تمرین میکنم. در حال حاضر ۳۸ سالم است و شرایط برگشت به فوتبال را ندارم، ولی در همین شرایط هم حتی یک گرم به وزنم اضافه نشده است. اتفاقاتی در فوتبال و زندگی شخصی من رخ داد که اذیت شدم، ولی در حال حاضر به قول سریال پایتخت استندبای حاجی هستم (خنده) در حال حاضر تمرین میکنم و دنبال کلاسهای مربیگری هستم تا ببینیم در این عرصه چطور میتوانم عمل کنم.