روزنامه همشهری نوشت: «احتمالا شما هم موافقید مسابقاتی که از جمعه ۲۱مرداد آغاز خواهد شد، گرانترین فصل تاریخ فوتبال باشگاهی در ایران است؛ فصلی که تیمها در آن به شکل دیوانهوار ریختوپاش کردند و قیمت بازیکنان ایرانی تا جایی بالا رفت که بعضی باشگاهها برای صرفهجویی سراغ جذب خارجیها رفتند! لیگی که مربی ۴۰میلیاردی و فوتبالیست معمولی ۲۰میلیاردی دارد، حتما بوی خون هم میدهد. معادلات در لیگ بیستودوم طوری رقم خورده که نمیتواند چند قربانی بزرگ نداشته باشد. بالاخره ۱۰ تا قهرمان که نمیتوانیم داشته باشیم. یک تیم جام میگیرد و بقیه در رده بازندههای نامدار قرار میگیرند. حدس میزنید بزرگترین قربانی لیگ بیستودوم چه کسی باشد؟
یحیی گلمحمدی
رصد افکار عمومی بهوضوح نشان میدهد مقبولیت او به کمترین سطح از زمان بازگشتش به پرسپولیس رسیده است. یحیی فصل گذشته بعد از پنج دوره جام قهرمانی را از اردوگاه سرخها پراند و نصیب رقیب سنتی یعنی استقلال کرد. او متهم است به اینکه به اندازه مربی خارجی پول میگیرد اما آنقدر کارایی ندارد، به جوانها بها نمیدهد و تازگیها زیاد هم بهانه میگیرد. منهای داستان کشدار جذب مهاجم، امسال برایش تیم خوبی بستهاند و انتظارات بالایی هم از او دارند. به نظر میرسد یحیی گلمحمدی فرصت چندانی برای لغزش ندارد.
مصطفی آجورلو
او هم جزو گزینههای احتمالی «قربانی فصل» است. فصل گذشته با فرهاد مجیدی قرارداد سهساله بست اما پس از موفقیت این مربی موفق به حفظ او نشد و فرهاد به طور رایگان سر از لیگ امارات درآورد. این یک شکست بزرگ مدیریتی در کارنامه آجورلو است اما اگر استقلال قهرمانیاش را تکرار کند، قابل اغماض خواهد بود. بدترین وضعیت این است که گزینه انتخابی آجورلو یعنی ساپینتو در استقلال نتیجه نگیرد. در این صورت قهرمانی پارسال صفر تا صد به نام مجیدی نوشته خواهد شد و ناکامی امسال را تماما به آقای مدیرعامل ربط خواهند داد.
محمدرضا ساکت
پشت سر خودش و تیمش حرف بسیار است. افشای دستمزد دریافتی او بسیار پرسروصدا شد اما نه به اندازه مخارجی که باشگاه سپاهان در فصل نقلوانتقالات انجام داده است. برخی میگویند تیمی که او امسال بسته گرانترین تیم تاریخ فوتبال باشگاهی ایران است. طبیعتا ما در موضع تأیید یا رد این گزاره نیستیم اما بدیهی است که سپاهان بعد از این همه هزینه فقط قهرمانی میخواهد. در غیر این صورت محرم نویدکیا هم آنها را دوم یا سوم میکرد. در نتیجه ساکت در پایان فصل یا فرشته نجات سپاهان لقب خواهد گرفت یا یک قربانی بزرگ.
محمدرضا زنوزی
همه ترفندها را آزمود و نتیجه نگرفت. نزد هواداران تیمش از عرش به فرش رسید و حتی تجمع اعتراضی علیهاش ترتیب دادند. حالا زلفش را به زلف یک مربی بدقلق اما کاربلد ترکمن گره زده است. اگر بتوانند قربان بردیف را در تراکتور آرام و خوشحال نگه دارند شاید بالاخره زنوزی به چیزی که میخواهد برسد اما روی دیگر سکه حرامشدن یک فوج هزینه دیگر است. نه، دیگر کسی طاقتش را ندارد.
جواد نکونام
تیم پرهزینهای بسته اما لزوما کسی از فولاد انتظار قهرمانی در لیگ برتر را ندارد. محک اصلیتر او در آسیاست؛ جایی که به عنوان تنها نماینده ایران در فصل جاری لیگ قهرمانان به مرحله یکهشتم نهایی رسیده و باید دید تا کجا میتواند جلو برود. یادتان باشد همین نتایج «نسبتا قابل قبول» نکو در فولاد او را تبدیل به گزینه هدایت تیم ملی هم کرد، بنابراین انتظارها از این مربی پایین نیست.
امیر قلعهنویی
۱۰ سال است دستش به هیچ جامی نخورده و همیشه خدا هم برای ناکامی بهانه داشته است. پارسال پشت داستان کسر هفت امتیاز سنگر گرفت. انصافا گلگهر امسال به اندازه بقیه هزینه نکرد اما به هر حال او «امیر قلعهنویی» است و نتایج تیمش با سوابق و کارنامهاش قضاوت میشود. آیا شاهد اعاده حیثیت حرفهای امیر خواهیم بود یا در همچنان بر همان پاشنه ۱۰سال اخیر خواهد چرخید؟»
انتهای پیام