گروه سیاسی: دکتر حمید قره حسنلو متولد سال ۱۳۴۸ در کرج رادیولوژیست دارای دکترای حرفه ای پزشکی اهل ایران است.
حمید قره حسنلو و همسرش فرزانه قره حسنلو از دستگیر شدگان و متهمان قتل روح الله عجمیان در کرج هستند به اعدام محکوم شد و برای همسرش فرزانه قره حسنلو نیز به حبس صادر شد.
دکتر قره حسنلو در دادگاه در دفاع از خود گفت:
*من و همسرم جهت حضور سر مزار یکی از آشنایان به بهشت سکینه (س) رفته بودیم و قصد داشتیم اگر برای خانم نجفی هم مراسمی بود، حضور پیدا کنیم.
*در اتوبان دنبال راه برگشت بودیم که صحنه ضرب و جرح شهید عجمیان پیش آمد.
*شب در منزل دستگیر شدیم و متوجه نشدم دستم چرا زخمی شد. همسرم در محل وقوع جنایت جمعیت را کنار میزد تا شهید را نزنند.
* من بدون منظور فیلم گرفتم و در حد لیدری نیستم.
* من به شهید عجمیان لگد نزدم
* قرهحسنلو در پایان خطاب به قاضی گفت: من این اتهامات را نمیپذیرم.
فاطمه قرهحسنلو، خواهر حمید قرهحسنلو از ویژگیهای برادرش و همچنین روند رسیدگی به پرونده او گفته است.
اعتماد، بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
حمید ممنوعالملاقات شدید است. ما از وضعیت جسمی ایشان اطلاع دقیقی نداریم. فقط میدانیم به خاطر آسیبها و ضربههای وارد شده به ایشان به بیمارستان اعزام شده است. حمید در بیمارستان بستری است و وضعیت جسمی و روحی مناسبی ندارد. بر اساس اعلام خانواده در زمان دستگیری، برخورد تندی با حمید و خانوادهاش صورت گرفته که این مساله روی سلامتی حمید و خانوادهاش اثر سوء گذاشته است.
حکم اعدام در بیمارستان به دست برادرم داده شد. اجازه حضور هیچ وکیلی نه تعیینی و نه تسخیری در ابتدای پرونده داده نشد. در واقع رسیدگی به پرونده برادرم بدون داشتن وکیل انجام شده است. من نمیدانم، آیا چنین روندی قانونی است یا نه؟
مادرم بعد از شنیدن خبر حکم اعدام پسرش دچار آلزایمر شده است. مادرم بر اثر این حادثه آسیب زیادی دیده و بیمار شده است. شوکی که بر اثر این خبر تلخ شکل گرفت همه خانواده را تکان داد، اما مادرم با توجه به روحیه و سن و سالی که دارند، دچار یک شوک شدید شدند. در فیلمی که اخیرا مادرم برای درخواست تجدیدنظر در حکم صادر شده از مسوولان منتشر کردند، مشخص است که ایشان در پیدا کردن کلمات مشکل دارند و نشانههای آلزایمر در مادرم کاملا هویداست.
حمید، ویژگیهای مثبت زیادی داشتند. (و دارند) او به هیچ عنوان راضی نمیشد، آسیبی به فردی وارد شود. این روزها در فضای مجازی، اطلاعات فراوانی درباره بسیاری از کارهای خیر ایشان منتشر میشود. برادرم در زمره خیرین مدرسهساز قرار داشتند. جزو حامیان طلایی کمیته امداد بود و پروژههای فراوانی را برای کمک به مردم مناطق محروم اجرا کرده است. حمید بچهها و خانوادههای بیبضاعت فراوانی را در مطبش مداوا میکرد و در کل یک شهروند مسوول بود.
مدتها به عنوان یک ایرانی وطندوست در جبهه جنگ ایران و عراق حضور داشته است، جدا از این واقعیتها تا به امروز بیش از هزار پزشک از مقامات مسوول درخواست آزادی او را امضا کردهاند. وقتی من به عنوان خواهر دکتر، درباره ویژگیهای ایشان صحبت کنم، ممکن است برخی تصور کنند که به خاطر نزدیکی خانوادگی و همخونی از ایشان تعریف میکنم، اما امروز بسیاری از همکاران، فعالان مدنی، پزشکان و کسانی که به نوعی ایشان را میشناختند، معتقدند که این حکم درباره ایشان عادلانه نبوده است.
حمید در زمان نامناسب در یک مکان نامناسب قرار داشت، جز این هیچ حرکت اشتباه دیگری نکرده است. این حکم (فساد فیالارض) برای برادر من در حالی صادر شده است که هیچ مدرکی علیه ایشان وجود ندارد و حمید حتی یک خط اعتراف هم علیه خود ننوشته است. مگر میشود، بدون سند رسمی و بدون اینکه مدرکی علیه فردی وجود داشته باشد، به دلیل حضور در یک مکان خاص، فرد به اعدام محکوم شود؟
درخواست رسیدگی عادلانه با حضور وکلای مورد تایید خانواده، حداقل حقی است که هر فردی میتواند داشته باشد. در دفاعیاتی که ایشان در دادگاه داشتهاند و این دفاعیات هم منتشر شده، حمید میگوید که به هیچوجه لیدر معترضان نبودهاند، هیچ کار خلافی مرتکب نشدهاند و اساسا قصدی برای حضور در آن منطقه نداشتهاند. در شرایطی که هیچ سندی ارایه نشده، به برادر من گفتهاند که لیدر اعتراضات بوده است.
در مورد همسر حمید هم همین وضعیت وجود دارد. ایشان هم همپای برادرم، به مردم محروم کمک میکردند. شهروند مسوولی بودند و هرگز اشتباهی مرتکب نشدهاند. اعترافی هم که میگویند، او امضا کرده، بدون تردید تحت شرایط خاصی بوده و قابل استناد نیست. احکامی که علیه این دو نفر صادر شده، منصفانه نیست. امیدوارم هر چه سریعتر خبر تجدیدنظر در این حکم را بشنویم.
دکتر قره حسنلو در دادگاه در دفاع از خود گفت:
*من و همسرم جهت حضور سر مزار یکی از آشنایان به بهشت سکینه (س) رفته بودیم و قصد داشتیم اگر برای خانم نجفی هم مراسمی بود، حضور پیدا کنیم.
*در اتوبان دنبال راه برگشت بودیم که صحنه ضرب و جرح شهید عجمیان پیش آمد.
*شب در منزل دستگیر شدیم و متوجه نشدم دستم چرا زخمی شد. همسرم در محل وقوع جنایت جمعیت را کنار میزد تا شهید را نزنند.
* من بدون منظور فیلم گرفتم و در حد لیدری نیستم.
* من به شهید عجمیان لگد نزدم
* قرهحسنلو در پایان خطاب به قاضی گفت: من این اتهامات را نمیپذیرم.
فاطمه قرهحسنلو، خواهر حمید قرهحسنلو از ویژگیهای برادرش و همچنین روند رسیدگی به پرونده او گفته است.
اعتماد، بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
حمید ممنوعالملاقات شدید است. ما از وضعیت جسمی ایشان اطلاع دقیقی نداریم. فقط میدانیم به خاطر آسیبها و ضربههای وارد شده به ایشان به بیمارستان اعزام شده است. حمید در بیمارستان بستری است و وضعیت جسمی و روحی مناسبی ندارد. بر اساس اعلام خانواده در زمان دستگیری، برخورد تندی با حمید و خانوادهاش صورت گرفته که این مساله روی سلامتی حمید و خانوادهاش اثر سوء گذاشته است.
حکم اعدام در بیمارستان به دست برادرم داده شد. اجازه حضور هیچ وکیلی نه تعیینی و نه تسخیری در ابتدای پرونده داده نشد. در واقع رسیدگی به پرونده برادرم بدون داشتن وکیل انجام شده است. من نمیدانم، آیا چنین روندی قانونی است یا نه؟
مادرم بعد از شنیدن خبر حکم اعدام پسرش دچار آلزایمر شده است. مادرم بر اثر این حادثه آسیب زیادی دیده و بیمار شده است. شوکی که بر اثر این خبر تلخ شکل گرفت همه خانواده را تکان داد، اما مادرم با توجه به روحیه و سن و سالی که دارند، دچار یک شوک شدید شدند. در فیلمی که اخیرا مادرم برای درخواست تجدیدنظر در حکم صادر شده از مسوولان منتشر کردند، مشخص است که ایشان در پیدا کردن کلمات مشکل دارند و نشانههای آلزایمر در مادرم کاملا هویداست.
حمید، ویژگیهای مثبت زیادی داشتند. (و دارند) او به هیچ عنوان راضی نمیشد، آسیبی به فردی وارد شود. این روزها در فضای مجازی، اطلاعات فراوانی درباره بسیاری از کارهای خیر ایشان منتشر میشود. برادرم در زمره خیرین مدرسهساز قرار داشتند. جزو حامیان طلایی کمیته امداد بود و پروژههای فراوانی را برای کمک به مردم مناطق محروم اجرا کرده است. حمید بچهها و خانوادههای بیبضاعت فراوانی را در مطبش مداوا میکرد و در کل یک شهروند مسوول بود.
مدتها به عنوان یک ایرانی وطندوست در جبهه جنگ ایران و عراق حضور داشته است، جدا از این واقعیتها تا به امروز بیش از هزار پزشک از مقامات مسوول درخواست آزادی او را امضا کردهاند. وقتی من به عنوان خواهر دکتر، درباره ویژگیهای ایشان صحبت کنم، ممکن است برخی تصور کنند که به خاطر نزدیکی خانوادگی و همخونی از ایشان تعریف میکنم، اما امروز بسیاری از همکاران، فعالان مدنی، پزشکان و کسانی که به نوعی ایشان را میشناختند، معتقدند که این حکم درباره ایشان عادلانه نبوده است.
حمید در زمان نامناسب در یک مکان نامناسب قرار داشت، جز این هیچ حرکت اشتباه دیگری نکرده است. این حکم (فساد فیالارض) برای برادر من در حالی صادر شده است که هیچ مدرکی علیه ایشان وجود ندارد و حمید حتی یک خط اعتراف هم علیه خود ننوشته است. مگر میشود، بدون سند رسمی و بدون اینکه مدرکی علیه فردی وجود داشته باشد، به دلیل حضور در یک مکان خاص، فرد به اعدام محکوم شود؟
درخواست رسیدگی عادلانه با حضور وکلای مورد تایید خانواده، حداقل حقی است که هر فردی میتواند داشته باشد. در دفاعیاتی که ایشان در دادگاه داشتهاند و این دفاعیات هم منتشر شده، حمید میگوید که به هیچوجه لیدر معترضان نبودهاند، هیچ کار خلافی مرتکب نشدهاند و اساسا قصدی برای حضور در آن منطقه نداشتهاند. در شرایطی که هیچ سندی ارایه نشده، به برادر من گفتهاند که لیدر اعتراضات بوده است.
در مورد همسر حمید هم همین وضعیت وجود دارد. ایشان هم همپای برادرم، به مردم محروم کمک میکردند. شهروند مسوولی بودند و هرگز اشتباهی مرتکب نشدهاند. اعترافی هم که میگویند، او امضا کرده، بدون تردید تحت شرایط خاصی بوده و قابل استناد نیست. احکامی که علیه این دو نفر صادر شده، منصفانه نیست. امیدوارم هر چه سریعتر خبر تجدیدنظر در این حکم را بشنویم.