گروه سیاسی: خبرآنلاین نوشت: تاکید موکد و مکرر حجتالاسلام سید حسن خمینی بر حفظ جمهوریت نظام و ذکر این نکته که در ایران نه یک نظام خلافتی و نه امارت اسلامی بلکه یک جمهوری اسلامی برقرار است از موضوعات پربازدید میان خبرها بود. هشداری که روز ۱۴ خرداد نیز در مراسم سالروز ارتحال امام خمینی (ره) در حرم بنیانگذار انقلاب اسلامی توسط حسن خمینی بازگو شد تا او با گرامیداشت یاد و خاطره امام و شهدای انقلاب اسلامی، همین موضوع را تکرار کند: «جمهوری اسلامی یک نظامی است که برآمده از خواستههای مردم است و حفظ جمهوریت را باید نصبالعین خود قرار دهیم.»
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در تحلیل خود از تاکید هرباره نوه امام بر جمهوریت به گفت: «این موضوع تنها نظر ایشان نیست. ترکیب جمهوریت و اسلامیت جوهر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامیست. این جوهر در مواردی تضعیف شده است به خصوص در بخش جمهوریت آن.»
سید محمد ابطحی برای اثبات تضعیف شدن جمهوریت نظام به مشارکت پایین در دو انتخابات گذشته استناد میکند: «نمونهاش انتخاباتهای گذشته بود که میزان کمی استقبال کردند درحالی که نظام جمهوری اسلامی قرار بود نظام مردمی باشد. از ابتدا هم بر اساس همین چهارچوب مردمی بودن شکل گرفته بود.»
او شکلگیری جمهوری اسلامی را با شکلگیری حکومتهای دیگر منطقه مقایسه میکند: «تفاوت جمهوری اسلامی با بقیه در همین نقطه بود؛ سیر پیروزی انقلاب سرشتی مردمی داشت. برخلاف سایر حکومتهای منطقه که با کودتای نظامی و یا حمایت خارجی شکل گرفتند.»
مثال ابطحی برای این موضوع حکومت قذافیست و در ادامه توضیح میدهد: «یک فردی مثل قذافی وقتی انقلاب کرد تا وقتی که کشته شد در شرایط انقلابی ماند و معتقد نبود که منتخبین مردم باید قانون مشخص کنند. در برخی از کشورهای همسایه هنوز پارلمان وجود ندارد. این درحالیست که هنوز چند ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که برای اصل جمهوری اسلامی رفراندوم برگزار شد.»
ابطحی تاکید میکند: «با اینکه آن موقع تقریبا خیابانهای کشور پر بود از انقلابیون و امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اگر میخواستند به نظر مردم توجه نکنند، میتوانستند بگویند مردم فقط همینها هستند که در حمایت از من در خیابان هستند و لازم نیست همهپرسی برگزار شود و رفراندم یعنی همینها که توی خیابانها هستند. اما با این وجود امام چنین چیزی نگفتند و صندوق رای گذاشتند و در آن فضای پرالتهاب چند ماه اول انقلاب، خواستار این شدند که مردم انتخاب کنند و خود مردم حکومت را اداره کنند.»
این فعال سیاسی در تفسیر خود از هشدارهای مکرر اخیر نوه امام میگوید: «نگرانی آقای سید حسن خمینی یک نگرانی جدی میان اکثر نخبگان سیاسی است. اینکه نقش مردم دارد کمرنگ میشود.»
این درحالی است که به گفتهی ابطحی: «انقلاب اسلامی ماهیتا و از اول بر اساس نظرات مردم شکل گرفت و این توجه به نظرات مردم باید هیشه بااهمیت بماند.» او در توضیح اینکه تفاوت جمهوری اسلامی با خلافت اسلامی و امارت اسلامی چیست، میافزاید: «فرقش در میزان تاثیرگذاری نقش و خواسته مردم است. در حکومت اسلامی و خلافت اسلامی از بالا به پایین یک حکومت شکل میگیرد. اما در جمهوری اسلامی نظرات مردم به سمت بالا میرود و مطرح میشود.»
این که تضعیف جمهوریت نظام چگونه و از کدام سو رخ داده یا دارد رخ میدهد نیز پرسشیست که ابطحی در پاسخ آن میگوید: «اینکه برخی یک جوهر متفاوتی برای اصل انقلاب اسلامی در نظر بگیرند، موجب بروز این نگرانی در نوه بینانگذار جمهوری اسلامی شده است. جای نگرانی هست که نقش مردم خیلی جدی گرفته نشود و عدهای بخوهند بدون نظر مردم تلاش بکنند برای موفقیتهای حکومتی خودشان.»
قدرت تاثیر هشدارهای نوه امام در این باره با توجه به اینکه خود او هم از دامنهی ردصلاحیتهای بخش انتصابی برای ورود به نهادی انتخابی مصون نمانده، پرسشیست که ابطحی در پاسخ آن میگوید: «خود این موضوع نشان میدهد که نگرانی برای تضعیف جمهوریت نظام بیجا نیست.»
این فعال سیاسی درباره جملهی مشهور بنیانگذار جمهوری اسلامی درباره ضرورت توجه به هر دو بخش جمهوریت و اسلامیت، توضیح میدهد: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. این جوهر جمهوری اسلامی است و بدون هرکدام از ماهیت میافتد. وجهه اصلی نظام در همین دو بخش است. جمهوریت و اسلامیت ماهیت این نظام است و از آرمانهای اصلی امام بود.»
اینکه چطور در یک تناقض آشکار ممکن است جریانی هم خود را در تداوم راه امام تعریف کند و هم دنبال حذف جمهوریت باشد!؟ ابهامیست که ابطحی در جواب آن میگوید: «باید از خود این جریان پرسید درحالی که هم امام به طور قطع بر جمهوریت تاکید داشتند و هم مقام رهبری معظم.»
ابطحی درباره عواقب بیتوجهی به هشدارهای سیدحسن خمینی میگوید: «هرچه نقش مردم کمتر شود، حکومت کردن سختتر میشود. چرا که اعتراضها بیشتر میشود زیرا مردم حکومت را از خودشان نمیدانند. با اعتراضهای بیشتر، حکومت ناچار به رو آوردن به سرکوب بیشتر است.»
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در تحلیل خود از تاکید هرباره نوه امام بر جمهوریت به گفت: «این موضوع تنها نظر ایشان نیست. ترکیب جمهوریت و اسلامیت جوهر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامیست. این جوهر در مواردی تضعیف شده است به خصوص در بخش جمهوریت آن.»
سید محمد ابطحی برای اثبات تضعیف شدن جمهوریت نظام به مشارکت پایین در دو انتخابات گذشته استناد میکند: «نمونهاش انتخاباتهای گذشته بود که میزان کمی استقبال کردند درحالی که نظام جمهوری اسلامی قرار بود نظام مردمی باشد. از ابتدا هم بر اساس همین چهارچوب مردمی بودن شکل گرفته بود.»
او شکلگیری جمهوری اسلامی را با شکلگیری حکومتهای دیگر منطقه مقایسه میکند: «تفاوت جمهوری اسلامی با بقیه در همین نقطه بود؛ سیر پیروزی انقلاب سرشتی مردمی داشت. برخلاف سایر حکومتهای منطقه که با کودتای نظامی و یا حمایت خارجی شکل گرفتند.»
مثال ابطحی برای این موضوع حکومت قذافیست و در ادامه توضیح میدهد: «یک فردی مثل قذافی وقتی انقلاب کرد تا وقتی که کشته شد در شرایط انقلابی ماند و معتقد نبود که منتخبین مردم باید قانون مشخص کنند. در برخی از کشورهای همسایه هنوز پارلمان وجود ندارد. این درحالیست که هنوز چند ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که برای اصل جمهوری اسلامی رفراندوم برگزار شد.»
ابطحی تاکید میکند: «با اینکه آن موقع تقریبا خیابانهای کشور پر بود از انقلابیون و امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اگر میخواستند به نظر مردم توجه نکنند، میتوانستند بگویند مردم فقط همینها هستند که در حمایت از من در خیابان هستند و لازم نیست همهپرسی برگزار شود و رفراندم یعنی همینها که توی خیابانها هستند. اما با این وجود امام چنین چیزی نگفتند و صندوق رای گذاشتند و در آن فضای پرالتهاب چند ماه اول انقلاب، خواستار این شدند که مردم انتخاب کنند و خود مردم حکومت را اداره کنند.»
این فعال سیاسی در تفسیر خود از هشدارهای مکرر اخیر نوه امام میگوید: «نگرانی آقای سید حسن خمینی یک نگرانی جدی میان اکثر نخبگان سیاسی است. اینکه نقش مردم دارد کمرنگ میشود.»
این درحالی است که به گفتهی ابطحی: «انقلاب اسلامی ماهیتا و از اول بر اساس نظرات مردم شکل گرفت و این توجه به نظرات مردم باید هیشه بااهمیت بماند.» او در توضیح اینکه تفاوت جمهوری اسلامی با خلافت اسلامی و امارت اسلامی چیست، میافزاید: «فرقش در میزان تاثیرگذاری نقش و خواسته مردم است. در حکومت اسلامی و خلافت اسلامی از بالا به پایین یک حکومت شکل میگیرد. اما در جمهوری اسلامی نظرات مردم به سمت بالا میرود و مطرح میشود.»
این که تضعیف جمهوریت نظام چگونه و از کدام سو رخ داده یا دارد رخ میدهد نیز پرسشیست که ابطحی در پاسخ آن میگوید: «اینکه برخی یک جوهر متفاوتی برای اصل انقلاب اسلامی در نظر بگیرند، موجب بروز این نگرانی در نوه بینانگذار جمهوری اسلامی شده است. جای نگرانی هست که نقش مردم خیلی جدی گرفته نشود و عدهای بخوهند بدون نظر مردم تلاش بکنند برای موفقیتهای حکومتی خودشان.»
قدرت تاثیر هشدارهای نوه امام در این باره با توجه به اینکه خود او هم از دامنهی ردصلاحیتهای بخش انتصابی برای ورود به نهادی انتخابی مصون نمانده، پرسشیست که ابطحی در پاسخ آن میگوید: «خود این موضوع نشان میدهد که نگرانی برای تضعیف جمهوریت نظام بیجا نیست.»
این فعال سیاسی درباره جملهی مشهور بنیانگذار جمهوری اسلامی درباره ضرورت توجه به هر دو بخش جمهوریت و اسلامیت، توضیح میدهد: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. این جوهر جمهوری اسلامی است و بدون هرکدام از ماهیت میافتد. وجهه اصلی نظام در همین دو بخش است. جمهوریت و اسلامیت ماهیت این نظام است و از آرمانهای اصلی امام بود.»
اینکه چطور در یک تناقض آشکار ممکن است جریانی هم خود را در تداوم راه امام تعریف کند و هم دنبال حذف جمهوریت باشد!؟ ابهامیست که ابطحی در جواب آن میگوید: «باید از خود این جریان پرسید درحالی که هم امام به طور قطع بر جمهوریت تاکید داشتند و هم مقام رهبری معظم.»
ابطحی درباره عواقب بیتوجهی به هشدارهای سیدحسن خمینی میگوید: «هرچه نقش مردم کمتر شود، حکومت کردن سختتر میشود. چرا که اعتراضها بیشتر میشود زیرا مردم حکومت را از خودشان نمیدانند. با اعتراضهای بیشتر، حکومت ناچار به رو آوردن به سرکوب بیشتر است.»