گروه سیاسی: رئیس دولت اصلاحات خطاب به دانشگاهیان گفت: امروز جامعه به لحاظ معیشت، امید به زندگی و برخورداری از یک زندگی قابل قبول، محیط زیستش و.. با مشکلات بزرگی رو به روست. شما باید اولین کسانی باشید که این مسائل را میشناسد و به آنها توجه دارد؛ و همچنین از آنچه در دنیای ما میگذرد نظیر آنچه امروز بر فلسطینیان مظلوم و مردم بی پناه غزه میرود، (گرچه در جریان هستم در این زمینه نامهای با امضاهای زیاد تهیه شده که کار خیلی خوبی است، ولی کافی نیست)
جماران، سخنان سید محمد خاتمی در دیدار جمعی از دانشگاهیان،در نوزدهمین مجمع عمومی و پنجمین کنگره سه سالانه انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها منتشر شد.
مشروح این سخنان در پی میآید:
از دیدار با عزیزان خشنودم، امیدوارم نشست سراسری عزیزان با خوبی و موفقیت برگزار شود
بعد از انقلاب، ایجاد تشکلها رسما و قانونا منع نشده است، ولی عملا تشکلهای کار آمدی به وجود نیامده است. آنچه در عمل پدیدآمده، انجمنهای اسلامی است که متأسفانه برای بسیاری از آنها نیز محدودیتها ایجاد شده است و اگر حاکمیت آنها را نپسندیده است، یا تعطیل شده یا با محدودیتها وفشارهای زیاد مواجه شده اند.
به هرحال انجمنهای اسلامی جای اصناف را نمیگیرند. اگر جامعه مدنی و دموکراسی را میخواهیم، پیش از هرچیز (حتی احزاب) باید اصناف به رسمیت شناخته شوند. در شرایطی که صنف و سندیکا به معنای واقعی نداشته باشیم، حزب واقعی و فراگیر هم پدید نخواهد آمد یا کارآیی لازم را نخواهد داشت. در یک جامعه آزاد و مردمسالار، همه بخشهای مختلف جامعه باید نمایندگان واقعی خود را داشته باشند تا از حقوق خود دفاع کنند و در سرنوشت جامعه حضور و مشارکت داشته باشند.
البته در مورد دانشگاهیان (اساتید و دانشجویان) شاید تعبیر «صنف» درست نباشد، ولی میتوانند نهاد یا تشکلی، چون باشگاه داشته باشند که در آن امکان هم صحبتی، همدلی و همکاری پدیدآید. (فکر میکنم قبل از انقلاب چیزی به نام «باشگاه مهرگان» برای معلمان وجود داشت که کارهای مهمی هم کرد) در بخش دانشجویی هم چنین امکانی میتواند پدید آید که البته در شرایط و موقعیت فعلی بعید وحتی غیرممکن به نظر میرسد. من از ایده آلها که باید برای رسیدن به آن کوشید صحبت میکنم.
حالا اینکه چنین امکانهای نیست وظیفه تشکل هایی، چون انجمن شما بیشتر وسنگینتر میشود. انجمن شما باید از حقوق و حرمت همه مدرسان، استادان و حتی دانشجویان با گرایشهای مختلف دفاع کند. اگر مشکلات و تنگناهایی برای آنها پدید میآید و نیز برای کل جامعه، باید آنهارا شناخت، بیان کرد و برای رفع آنها پیشقدم شد حتی هزینه هایش را هم پرداخت کرد.
اگر حقوقی سلب میشود و برخوردهای ناروایی صورت میگیرد، انجمن اسلامی نسبت به آن به شیوه مدنی واکنش داشته باشد.
این کار را از موضع اسلامی انجام دهید؛ مگر اگر اسلام و اسلامی که با جمهوریت سازگار است بر کرامت انسان (هر انسانی) پا فشاری نمیکند؟ و حقوق دگر اندیشان را به رسمیت نمیشناسد؟ شما میتوانید به رغم محدودیت ها، بیانگر دردها باشید و برای رفع آنها چاره جویی کنید و در این صورت است که جایتان در میان جامعه و بخصوص اصحاب دانشگاه باز میشود. حتی در برابر دردها و مشکلات عموم مردم مسولید.
امروز جامعه به لحاظ معیشت، امید به زندگی و برخورداری از یک زندگی قابل قبول، محیط زیستش و.. با مشکلات بزرگی رو به روست. شما باید اولین کسانی باشید که این مسائل را میشناسد و به آنها توجه دارد؛ و همچنین از آنچه در دنیای ما میگذرد نظیر آنچه امروز بر فلسطینیان مظلوم و مردم بی پناه غزه میرود، (گرچه در جریان هستم در این زمینه نامهای با امضاهای زیاد تهیه شده که کار خیلی خوبی است، ولی کافی نیست)
شما عنوان «اسلامی» دارید، به همین دلیل باید در شناخت اسلام و تبیین درست نسبت آن با جمهوری و دفاع از همه وجوه آن پیشتاز باشید. با کسانی که میخواهند جمهوری اسلامی را براندازند، به صورت منطقی مقابله کنید و اگر حاکمان نیز از موازین جمهوریت و اسلامیت سازگار با آن عدول کرده یا منحرف شده اند، بیان کنید، تذکر دهید و حتی راههای بازگرداندن آنها را به موازین جمهوریت اسلامی جست و جوکنید و در تحقق ان بکوشید.
باری وظیفه عزیزانی، چون شما و دیگر تشکلهای موجود در این موقعیتهای خاص دشوارتر و سنگین تراست، موفقیت شما را در طی این مسیر دشوار آرزو میکنم.
جماران، سخنان سید محمد خاتمی در دیدار جمعی از دانشگاهیان،در نوزدهمین مجمع عمومی و پنجمین کنگره سه سالانه انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها منتشر شد.
مشروح این سخنان در پی میآید:
از دیدار با عزیزان خشنودم، امیدوارم نشست سراسری عزیزان با خوبی و موفقیت برگزار شود
بعد از انقلاب، ایجاد تشکلها رسما و قانونا منع نشده است، ولی عملا تشکلهای کار آمدی به وجود نیامده است. آنچه در عمل پدیدآمده، انجمنهای اسلامی است که متأسفانه برای بسیاری از آنها نیز محدودیتها ایجاد شده است و اگر حاکمیت آنها را نپسندیده است، یا تعطیل شده یا با محدودیتها وفشارهای زیاد مواجه شده اند.
به هرحال انجمنهای اسلامی جای اصناف را نمیگیرند. اگر جامعه مدنی و دموکراسی را میخواهیم، پیش از هرچیز (حتی احزاب) باید اصناف به رسمیت شناخته شوند. در شرایطی که صنف و سندیکا به معنای واقعی نداشته باشیم، حزب واقعی و فراگیر هم پدید نخواهد آمد یا کارآیی لازم را نخواهد داشت. در یک جامعه آزاد و مردمسالار، همه بخشهای مختلف جامعه باید نمایندگان واقعی خود را داشته باشند تا از حقوق خود دفاع کنند و در سرنوشت جامعه حضور و مشارکت داشته باشند.
البته در مورد دانشگاهیان (اساتید و دانشجویان) شاید تعبیر «صنف» درست نباشد، ولی میتوانند نهاد یا تشکلی، چون باشگاه داشته باشند که در آن امکان هم صحبتی، همدلی و همکاری پدیدآید. (فکر میکنم قبل از انقلاب چیزی به نام «باشگاه مهرگان» برای معلمان وجود داشت که کارهای مهمی هم کرد) در بخش دانشجویی هم چنین امکانی میتواند پدید آید که البته در شرایط و موقعیت فعلی بعید وحتی غیرممکن به نظر میرسد. من از ایده آلها که باید برای رسیدن به آن کوشید صحبت میکنم.
حالا اینکه چنین امکانهای نیست وظیفه تشکل هایی، چون انجمن شما بیشتر وسنگینتر میشود. انجمن شما باید از حقوق و حرمت همه مدرسان، استادان و حتی دانشجویان با گرایشهای مختلف دفاع کند. اگر مشکلات و تنگناهایی برای آنها پدید میآید و نیز برای کل جامعه، باید آنهارا شناخت، بیان کرد و برای رفع آنها پیشقدم شد حتی هزینه هایش را هم پرداخت کرد.
اگر حقوقی سلب میشود و برخوردهای ناروایی صورت میگیرد، انجمن اسلامی نسبت به آن به شیوه مدنی واکنش داشته باشد.
این کار را از موضع اسلامی انجام دهید؛ مگر اگر اسلام و اسلامی که با جمهوریت سازگار است بر کرامت انسان (هر انسانی) پا فشاری نمیکند؟ و حقوق دگر اندیشان را به رسمیت نمیشناسد؟ شما میتوانید به رغم محدودیت ها، بیانگر دردها باشید و برای رفع آنها چاره جویی کنید و در این صورت است که جایتان در میان جامعه و بخصوص اصحاب دانشگاه باز میشود. حتی در برابر دردها و مشکلات عموم مردم مسولید.
امروز جامعه به لحاظ معیشت، امید به زندگی و برخورداری از یک زندگی قابل قبول، محیط زیستش و.. با مشکلات بزرگی رو به روست. شما باید اولین کسانی باشید که این مسائل را میشناسد و به آنها توجه دارد؛ و همچنین از آنچه در دنیای ما میگذرد نظیر آنچه امروز بر فلسطینیان مظلوم و مردم بی پناه غزه میرود، (گرچه در جریان هستم در این زمینه نامهای با امضاهای زیاد تهیه شده که کار خیلی خوبی است، ولی کافی نیست)
شما عنوان «اسلامی» دارید، به همین دلیل باید در شناخت اسلام و تبیین درست نسبت آن با جمهوری و دفاع از همه وجوه آن پیشتاز باشید. با کسانی که میخواهند جمهوری اسلامی را براندازند، به صورت منطقی مقابله کنید و اگر حاکمان نیز از موازین جمهوریت و اسلامیت سازگار با آن عدول کرده یا منحرف شده اند، بیان کنید، تذکر دهید و حتی راههای بازگرداندن آنها را به موازین جمهوریت اسلامی جست و جوکنید و در تحقق ان بکوشید.
باری وظیفه عزیزانی، چون شما و دیگر تشکلهای موجود در این موقعیتهای خاص دشوارتر و سنگین تراست، موفقیت شما را در طی این مسیر دشوار آرزو میکنم.