سیدهاشم فیروزی
به هنگامه گرفتار شدن در حرکتهای چرخشی و دورانی آنچه میفهمید توجه به کانون چرخش است و حسب تهوع پدید آمده ناتوان از درک جهان بیرون میشوید.
بود و نبود حسن روحانی اساسا موقعیت soso ایجاد میکند. اما از منظر بیرونی و ناظر به اتفاقات بسیار بزرگ پدید آمده در منطقه و جهان که البته اهالی حرکتهای چرخشی بدون پیشرفت عاجز از درک آن هستند، برآیندش قطعیت یافتن مطلق تئوری اصلاحناپذیری سیاسی جمهوری اسلامی است.
اهالی سورتمه شهربازی سیاست ایران که تنها قادر به چرخش بردور خود هستند با عدم فهم حال و احوال و حقایق جامعه ایران و جهان با صدای بلند دارند فریاد میزنند: چیزی بنام مردم دیگر اساسا محلی از اعراب برای آنها ندارد!
اینها سطح فکریشان بقدری چیپ و بر جهل مرکب بسط یافته که نمیدانند برای علی سقیفه محلی از اعراب نداشت، علی آن هنگام که قدرت در صفین در مشتش بود باز چون مردم به هر دلیلی همراه نشدند در حکمیت قدرت را برای خود نگه نداشت.
و همین مرام او بود که ملت را برای تصاحب قدرت توسط او پس از خلیفه سوم شیفته و حیران کرد. اساسا قدرت علی، زاده سیاست و تشکیل حکومت نبود. و چون اینگونه بود او و اولادش۱۲۰۰سال علی رغم عدم توان تشکیل حکومت رسما بر همه حکومتها حکومت کردند……..
بود و نبود یکنفر مهم نیست!
مسئله اساسا بر سر بود و نبود یکنفر نیست.مسئله اصلی آنجاست که جماعت حاکم همچنان تمایلی به فهم منطق گفتمانی حسن روحانی در حیطه فرهنگ و سیاست خارجه که القصه و برای آنها الغصه منطق گفتمانی جماعت کثیری در درون ایران است، ندارند.
در جوامع آزاد میشود یکنفر را به اصول از قدرت کنار گذاشت و آب از آب تکان نخورد.اساسا فلسفه دموکراسی و مردمسالاری همین است. در ایران نیز امکانپذیر بود البته بشرط از خود کردن منطق گفتمانی آن یکنفر یا همان اکثریت مردم ایران در فرهنگ و سیاست خارجه ولو با کمی تعدیل.
اما به هنگام عناد و کنار گذاشتن منطق گفتمانی مورد تایید بخش کثیری از جامعه شما در عمل دارید با جامعهستیز می کنید!
جامعه در اینترنت، در رسانه،در تعامل با جهان، در اقتصاد و…چیزهایی متفاوت از نظر شما میخواهد.
علی ای حال انتهای این فرآیند قطعا تاریکی مطلق است.
📌این نکته نیز قابل توجه است که:
گر حکم شود که مست گیرند
در شهر هر آنچه هست گیرند
بقدری تصمیم خسارت آفرین و حیف و میل و جنایت از همه حضرات موجود است که حتی امکان تخیل وجود انگیزه الهی در رد صلاحیت حسن روحانی امکان پذیر نیست.
هرآنچه هست تعلقات حزبی و جناحی قدرت طلبانه است. و اما در نهایت خواست و رأی اکثریت جامعه ایران با نرخ مشارکت در انتخابات اسفند ماه بعنوان مهمترین و بهترین و شفاف ترین مقیاس سنجش پذیر بر همگان نمایان خواهد شد.