گروه سیاسی: محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا در کانال تلگرامی خود نوشت:شاید نخستین بار موضوع”کاندیدای نظام” در انتخابات ۷۶ به میان آمد. جریان راست آن روز ، به گونه ای برخورد کرد که آقای ناطق نوری نامزد نظام است . سیدمحمد خاتمی اما به راحتی توانست او را شکست دهد.در سال ۱۳۸۰ دکتر احمد توکلی وارد عرصه شد . خاتمی این بار هم از سد کاندیدای نظام عبور کرد.
در سال ۸۴ نامزدهای اصولگرا متعدد بودند اما لقب کاندیدای نظام را محمدباقر قالیباف کسب کرد اما نتوانست رئیس جمهور شود. در سال۸۸ گفتند احمدی نژاد کاندیدای نظام است و البته رای آورد.
در ۱۳۹۲ قالیباف باز هم در خلعت کاندیدای نظام وارد شد و انتخابات را به حسن روحانی باخت. در سال ۹۶ قالیباف با مرحوم رئیسی وارد میدان شدند و گفته شد هر دو کاندیدای نظام هستند. چند روز مانده به انتخابات، قالیباف به فرموده کنار کشید و لقب کاندیدای نظام در رئیسی منحصر شد. او هم پاستور را به حسن روحانی وانهاد و رفت.
در ۱۴۰۰ ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار شدند تا مرحوم ابراهیم رئیسی را کاندیدای نظام معرفی کنند. برای نخستین بار این شائبه همیشگی به واقعیت نزدیک شد و او توانست در غیبت و ردصلاحیت رقبای مشهور، رئیس جمهور شود.
اینک در انتخابات ۱۴۰۳ باز هم قالیباف برای چهارمین بار به میدان آمده و بعضی تحرک ها می خواهد به این شائبه و شایعه دامن بزند که او همچنان کاندیدای نظام است.. فشار به جلیلی برای کناره گیری به نفع او در این راستاست.
قالیباف لابد فکر می کند بدهی نظام جمهوری اسلامی به او مبنی بر رئیس جمهور شدنش دارد نقد می شود! ترکیب نامزدهای اصولگرای تایید صلاحیت شده که همردیف با او در مناظره می نشینند، او را امیدوار می کند. تقریبا همه قدکوتاه تر از اویند. قالیباف جوری حرف می زند که مصداق ضرب المثل “آسه برو آسه بیا ” ست. درگیر نمی شود. فقط حرف خودش را می زند که دست برقضا نه نکته درخوری دارد، نه وعده مهمی. ادای منتقدان را در می آورد اما به حدی لایتچسبک است که صدای یکی دو نامزد اصولگرای دیگر را هم درآورده….
واقعیت اما لزوما این نیست. همه فهمیده اند انتخابات ۱۴۰۰ یک اشتباه بود. یکدست سازی و خالص سازی، باعث شد قد حاکمیت آب برود و ۱۴۰۳ فرصتی برای بازسازی است. اما نه به گونه ای که به ۷۶ و ۹۲ برگردد. تیغ ردصلاحیتها همچون۳سال پیش ، نامزدهایی را که می توانستند طومار خالص سازان را در هم بپیچند تایید نشد. اما نامزدی را در بین اصلاح طلبان تایید کردند که در۱۴۰۰ رد شده بود! لابد ارزیابی یکدست سازان این بود که با او(پزشکیان) می توان قصه یک تیر و دو نشان را تکرار کرد. یعنی اگر اصلاح طلبان پشتش درنیامدند که شکست می خورد و بازی تمام می شود. و اگر هم حمایتش کردند، بدلیل مشارکت پایین ، می بازد و اصلاح طلبان با فن خود خاک شده اند و در نتیجه قالیباف به عنوان کاندیدای نظام رئیس جمهور می شود.
زمین بازی اما واقعا اینگونه است؟ شاید باشد اما این زنجیر یک حلقه مفقوده دارد و آن “کاندیدای نظام” است. کاندیدای نظام حتی اگر در ذهن بعضی ها یک واقعیت باشد اما در عرصه عمل بارها نقض شده و حاکمیت نشان داده که چنین نامزدی را یا ندارد یا اگر دارد تا آخر پایش نمی ایستد.
و قالیباف، توهم کاندیداهای نظام است که مطرح کردنش یک هدف دارد: کاهش مشارکت و نتیجتا معلوم بودن نتیجه انتخابات.
هنوز از بیان رهبرمعظم انقلاب که میزان مشارکت، مهمتر از نتیجه انتخابات است، بیش از ۱۰ روز نمی گذرد. اگر این امید رهبری محقق شود، مفهوم کاندیدای نظام یک بار دیگر هوا می شود و قالیباف هم می رود پی کارش!
در سال ۸۴ نامزدهای اصولگرا متعدد بودند اما لقب کاندیدای نظام را محمدباقر قالیباف کسب کرد اما نتوانست رئیس جمهور شود. در سال۸۸ گفتند احمدی نژاد کاندیدای نظام است و البته رای آورد.
در ۱۳۹۲ قالیباف باز هم در خلعت کاندیدای نظام وارد شد و انتخابات را به حسن روحانی باخت. در سال ۹۶ قالیباف با مرحوم رئیسی وارد میدان شدند و گفته شد هر دو کاندیدای نظام هستند. چند روز مانده به انتخابات، قالیباف به فرموده کنار کشید و لقب کاندیدای نظام در رئیسی منحصر شد. او هم پاستور را به حسن روحانی وانهاد و رفت.
در ۱۴۰۰ ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار شدند تا مرحوم ابراهیم رئیسی را کاندیدای نظام معرفی کنند. برای نخستین بار این شائبه همیشگی به واقعیت نزدیک شد و او توانست در غیبت و ردصلاحیت رقبای مشهور، رئیس جمهور شود.
اینک در انتخابات ۱۴۰۳ باز هم قالیباف برای چهارمین بار به میدان آمده و بعضی تحرک ها می خواهد به این شائبه و شایعه دامن بزند که او همچنان کاندیدای نظام است.. فشار به جلیلی برای کناره گیری به نفع او در این راستاست.
قالیباف لابد فکر می کند بدهی نظام جمهوری اسلامی به او مبنی بر رئیس جمهور شدنش دارد نقد می شود! ترکیب نامزدهای اصولگرای تایید صلاحیت شده که همردیف با او در مناظره می نشینند، او را امیدوار می کند. تقریبا همه قدکوتاه تر از اویند. قالیباف جوری حرف می زند که مصداق ضرب المثل “آسه برو آسه بیا ” ست. درگیر نمی شود. فقط حرف خودش را می زند که دست برقضا نه نکته درخوری دارد، نه وعده مهمی. ادای منتقدان را در می آورد اما به حدی لایتچسبک است که صدای یکی دو نامزد اصولگرای دیگر را هم درآورده….
واقعیت اما لزوما این نیست. همه فهمیده اند انتخابات ۱۴۰۰ یک اشتباه بود. یکدست سازی و خالص سازی، باعث شد قد حاکمیت آب برود و ۱۴۰۳ فرصتی برای بازسازی است. اما نه به گونه ای که به ۷۶ و ۹۲ برگردد. تیغ ردصلاحیتها همچون۳سال پیش ، نامزدهایی را که می توانستند طومار خالص سازان را در هم بپیچند تایید نشد. اما نامزدی را در بین اصلاح طلبان تایید کردند که در۱۴۰۰ رد شده بود! لابد ارزیابی یکدست سازان این بود که با او(پزشکیان) می توان قصه یک تیر و دو نشان را تکرار کرد. یعنی اگر اصلاح طلبان پشتش درنیامدند که شکست می خورد و بازی تمام می شود. و اگر هم حمایتش کردند، بدلیل مشارکت پایین ، می بازد و اصلاح طلبان با فن خود خاک شده اند و در نتیجه قالیباف به عنوان کاندیدای نظام رئیس جمهور می شود.
زمین بازی اما واقعا اینگونه است؟ شاید باشد اما این زنجیر یک حلقه مفقوده دارد و آن “کاندیدای نظام” است. کاندیدای نظام حتی اگر در ذهن بعضی ها یک واقعیت باشد اما در عرصه عمل بارها نقض شده و حاکمیت نشان داده که چنین نامزدی را یا ندارد یا اگر دارد تا آخر پایش نمی ایستد.
و قالیباف، توهم کاندیداهای نظام است که مطرح کردنش یک هدف دارد: کاهش مشارکت و نتیجتا معلوم بودن نتیجه انتخابات.
هنوز از بیان رهبرمعظم انقلاب که میزان مشارکت، مهمتر از نتیجه انتخابات است، بیش از ۱۰ روز نمی گذرد. اگر این امید رهبری محقق شود، مفهوم کاندیدای نظام یک بار دیگر هوا می شود و قالیباف هم می رود پی کارش!