برخی از موانع موجود برای سرمایهگذاری در دیگر بازارهای موازی باعث رکود در این بازارها شد که این موضوع در کنار رشد قیمت دلار زمینه رونق شاخص بورس را فراهم کرد، در کنار آن تاکید دولت به مردم برای سرمایهگذاری در بورس و حمایت از این بازار توانست اعتماد مردم را برای ورود سرمایههای خود به بازار سرمایه فراهم کند که این اتفاق عاملی در افزایش ورود نقدینگی به این بازار و هجوم افراد به کارگزاریها برای دریافت کدهای جدید معاملاتی شد.
واقعی بودن رشد بازار سرمایه از جمله مسایلی است که این روزها مورد بحث بسیاری از فعالان بازار قرار گرفته و در خصوص احتمال وجود حباب در شاخص بورس و قیمت سهام شرکتهای حاضر در بازار نظرات ضد و نقیضی مطرح شده است.
این موضوع نگرانی را در بسیاری از سهامداران ایجاد کرده که با از بین رفتن حباب شاخص بورس و افت یکباره آن سرمایههای در اختیار خود را که با امید وجود روزهای خوب وارد این بازار کرده بودند از دست بدهند، اما باید گفت بسیاری از تحلیلگران بازار سرمایه معتقدند که مولفههای بنیادی نمیتواند توجیه کننده رشد این روزهای بازار سرمایه باشد بلکه فقط نقدینگی و تلاش سرمایهگذاران برای ورود سرمایههای خود به بازار سرمایه باعث رشد چشمگیر این بازار شده است.
از طرفی در سال گذشته شاهد فعالیت برخی شرکتهای زیانده بودیم که بین ۱۰ تا ۲۰ برابر افزایش قیمت داشتند و نسبت قیمت به درآمد این شرکتها همخوانی چندانی با یکدیگر نداشت. شاید خیلی دقیق نباشد که این وضعیت را حباب بنامیم اما شاخص نسبت قیمت به درآمد این شرکتها نشان میدهد فراتر از استانداردهای قیمتگذاری رشد کردند و فاصله زیادی را با این استانداردها دارند و این موضوع سبب ایجاد نگرانی بین کارشناسان بازار سرمایه شده است.
از طرف دیگر با توجه به موارد مذکور باید گفت، این شرایط شامل حال همه شرکتهای موجود در بورس نمی شود، بلکه شاهد حضور برخی از شرکتهای بزرگ در بازار هستیم که نسبت قیمت به درآمد، فروش و سود آنها معقول نیست و سرمایهگذاری در آنها منطقی به نظر میرسد.
البته کم نسیتند شرکت هایی که با هیچ منطق ارزشگذاری به جز ورود نقدینگی رشد نمیکنند و قیمت فعلی آنها منطقی نیست. موضوع مهم این است که در شرایط کنونی، نقدینگی به عنوان اصلیترین عامل هدایت بازار سرمایه مطرح است و نکته مهم دیگر این است که سرمایهگذاران باید با تخصص کافی وارد بازار سرمایه شوند. توصیه اکید همه کارشناسان به سرمایهگذارن این است که اگر از تخصص لازم برای سرمایهگذاری در بازار بورس برخوردار نیستند از ورود مستقیم به این بازار پرهیز کنند و از طریق صندوقهای سرمایهگذاری اقدام به ورود سرمایههای خود به بازار مذکور کنند. رشد افزایشی شاخص بورس تا زمان ورود نقدینگی به بازار سرمایه ادامهدار خواهد بود.
در ادامه چند سناریو محتمل پیش روی بازار سرمایه ایران را به صورت اجمالی مطرح و بررسی می نماییم:
۱. ریسکی شدن (خطر پذیر شدن) بازار سرمایه
قیمتها با توجه به حجم نقدینگی وارد شده به این بازار افزایشی بوده و به مرور در حال ریسکی شدن است. در نتیجه در برخی از معاملات بازار علی الخصوص در برخی از سهمها که تحلیل بنیادی آنها جوابگوی قیمتهای کنونی نیست و فقط به دلیل فشار ورود پول با افزایش قیمت همراه شدند شاهد ایجاد حباب خواهیم بود.
در این میان باید توجه داشت که تصمیم سازمان بورس مبنی بر کاهش دامنه نوسان به دو درصد میتوانست کمکی در بهبود معاملات کنونی بازار سرمایه باشد، با این اتفاق شاهد رشد فزاینده و ایجاد حباب در قیمت سهمها نبودیم و معاملات بازار روند منطقیتری را در پیش میگرفت اما شوربختانه مخالفتهای بانک مرکزی و فعالان بازار باعث لغو اجرای این قانون شد.
اکنون ریسک موجود در معاملات این بازار بسیار زیاد شده است و رشد غیراصولی بازار سرمایه همیشه باعث ایجاد ضرر به سهامداران خرد میشود در حالی که افراد حرفهای به موقع از بازار خارج میشوند و مانع از ضرر و زیان احتمالی خود خواهند شد؛ چون ورود پول به بازار افزایش مییابد قیمتها صعودی میشود اما متاسفانه سهامداران دقت نمیکنند که قیمت سهم مورد نظر برای خرید ارزنده است یا خیر و همچنین در زمان فروش هم نسبت به قیمت واقعی سهم دقت نمیکنند و با نرخ بسیار پایینتر سهام خود را به فروش می رسانند.
۲. تلاش دولت جهت گسیل نقدینگی های سرگردان مردم به بورس
در نخستین روزهای شیوع ویروس کرونا، بورس واکنش چندانی از خود نشان نداد؛ اما از دهه دوم اسفند ماه به بعد بسیاری از سهمها با توجه به گستردگی شیوع ویروس کرونا، افت قیمت نفت، کامودیتیها و ریزش بورسهای جهانی با ریزش همراه شدند. افت شاخص بورس در ماه اسفند موقتی بود و بازار دوباره به روند صعود خود بازگشت، در این میان بانک مرکزی مجوز افزایش نرخ تسعیر (نرخ تبدیل دو واحد پولی به یکدیگر که شامل انواع نرخ های برابری رسمی، قراردادی و غیره می شود)، ارز تا ۲۰ درصد را ابلاغ کرد که این تصمیم باعث رشد گروههای بانکی در بورس شد اما در وضعیت کنونی که علایم کرونا تا حدودی تاثیر خود را بر روند بازار از دست داده و باعث بهبود روند معاملات بورسهای جهانی و بازگشت قیمت کامودیتی ها ((Commodity ، کالایی است که قابلیت تبادل نسبی یا کامل را دارد)، به دوران قبل از کرونا شد شاهد رکوردشکنیهای پی در پی در این بازار هستیم.
باید توجه داشت که عرضههای مختلف در بورس نشان میدهد که در مرحله تکمیل خصوصیسازی هستیم و برخی از شرکتهای در اختیار دولت وارد بورس شد و همچنان مدیریت آن در اختیار دولت بود، اما اکنون دولت به دنبال ورود باقی سهام خود در بورس است که این موضوع باعث خصوصیسازی واقعی خواهد شد و مدیریت از دست دولت خارج میشود.
پر واضح است که در معاملات کنونی بازار سرمایه حباب در همه سهمها وجود ندارد و فقط در شرکتهای کوچک شاهد حباب هستیم که به طور حتم بعد از مدتی حباب آن میترکد اما در شرکتهای بزرگ حبابی وجود ندارد و خطری معاملات این نوع سهمها را تهدید نمیکند و وزن شاخص بورس بیشتر بر روی شرکتهای بزرگ است و وقتی که شرکتهای کوچک با افت شدید همراه شوند بازار سرمایه با ریزش چندانی روبرو نمی شود.
از نگاه اقتصاد کلان بازار سرمایه دماسنج اقتصاد هر کشوری است و اکنون در کشور ما روند این بازار وابسته به مساله کرونا است که تا کجا ادامه دارد اما آنچه مسلم است این است که بازار سرمایه همچنان جا برای رشد دارد. از منظر تئوری های اقتصاد کلان و شرایط واقعی کشور می توان گفت اکنون با توجه به رشد قیمت دلار، پیشبینی تورم ۴٠ درصدی در سال ٩٩، کاهش فروش نفت و وجود تحریمها چنین انتظاری را در کشور به وجود آورده که با کسری بودجه سنگین مواجه خواهیم شد.
این اتفاق میتواند منجر به ایجاد تورم انتظاری و خریداری سهم شود. در سال ۹۹ساختار ارزش گذاری در بازار سرمایه نسبت به سالهای گذشته متفاوت خواهد بود و با ورود سرمایهگذاران خرد به بازار مدل ارزشگذاری در سهمها به سمت ارزش جایگزینی خواهد رفت؛ بنابراین بسیاری از سهمها با وجود رشد زیادی که داشتند باز هم خریدار دارند و این خود ریسک را افزایش خواهد داد.
می دانیم که حباب در بیشتر مواقع در بازار وجود دارد اما در شرایط کنونی با توجه به اینکه هنوز چشمانداز روشنی برای قیمت دلار و مذاکرات ایران با امریکا وجود ندارد مشخص نیست که این حباب چقدر واقعی است و شاخص بورس تا چه میزان جا برای رشد دارد؟! اما به عنوان یک جمع بندی می توان گفت پیش بینی می شود بازار همچنان به خصوص در سهمهای بزرگ مانند فعالان حوزه بانک ، شرکت های پتروشیمی و فولاد سراسر کشور جا برای رشد دارد اما میزان دقیق رشد آن وابسته برخی از اتفاقات غیرقابل پیشبینی شده است لذا نمیتوان به طور دقیق اعلام کرد که بازار تا کجا رشد میکند؛ زیرا اگر امکان چنین پیشبینی وجود داشت مردم ضرر کمتری را در بازار متحمل می شدند؛ پیش بینی اکثر اقتصاددانان بر افزایش شاخص بورس تا ۷۰۰ هزار واحد است.
کارشناس بررسی های اقتصادی و مدرس دانشگاه
?در برخی از سهمها، قیمتها غیرمنطقی و به صورت حبابی رشد کردهاند اما جریان کلی معاملات و شاخص بورس حباب ندارد.
?اکنون بازار طلا، ارز و مسکن در وضعیتی نیستند که بتوانند نقدینگیهای سرگردان در کشور را به سمت خود جلب کنند.
?رونق بازار بورس، جذب سرمایهگذاران به بازار سرمایه و ورود گسترده نقدینگی به این بازار به نفع کشور خواهد بود و از این طریق شاهد اتفاقات خوبی در کشور و اقتصاد کشور خواهیم بود.
?هر چه تورم در کشور افزایش یابد افراد به دنبال بازاری میروند که بتوانند ضمن حفظ ارزش سرمایههای خود به کسب سود بپردازند، در این زمینه بورس از جمله بازارهایی است که میتواند به خوبی به حفاظت از پس اندازهای مردم بپردازد
باید بعرض برسانم پیشبینی تورم سال ۹۹ بین ۲۲ تا ۳۰ درصد بوده!!!! ¡!!!!!!!!!!!!!