روزنامه ایران نوشت: «ماشینها یکییکی وارد جایگاه میشوند و چند دقیقه بعد با باک پر بیرون میروند. رانندهها یکی در میان ماسک به صورت دارند. بعضی هم انگار نه انگار اتفاق خاصی افتاده باشد، بدون ماسک و دستکش نازل بنزین را میگیرند و داخل باک ماشین میگذارند و دستی به سر و صورتشان نیز میکشند. پسر جوانی زیر تابلوی «صحبت با تلفن همراه ممنوع» بلندبلند با موبایل حرف میزند و بعد از پر کردن باک، دستکش را درمیآورد و پرت میکند روی زمین. وقتی با تذکر متصدی پمپ بنزین روبهرو میشود به لبخندی بسنده میکند و به سرعت و پرگاز میزند بیرون.
علی یکی از کارگران قدیمی پمپ بنزین است. دل پری از برخوردهای بد بعضی از مشتریها دارد. کسانی که مثلاً وقتی به آنها تذکر میدهی چرا ماسک نمیزنی به تندی جواب میدهند دوست ندارند، به شما چه مربوط: «روزهای اول شیوع کرونا وقتی اعلام کردند پمپ بنزین یکی از مراکز انتقال این ویروس است خیلیها با وحشت به ما نگاه میکردند. انگار ما عامل انتقال بیماری بودیم. در حالی که خودشان هنوز هم حاضر نیستند بعد از بنزین زدن دستکش یکبارمصرفشان را چند قدم آنطرفتر داخل سطل بیندازند. باور کنید به هر کسی توضیح میدهیم برعکس متوجه میشود. همین یک ساعت قبل به یک راننده که ماسک نداشت تذکر دادم و گفتم اگر امکان دارد ماسک بزنید. برخورد خیلی بدی کرد و گفت ارتباطی به شما ندارد و من دوست ندارم ماسک بزنم. انگار ماسک نزند فقط خودش بیمار میشود و به کسی هم مربوط نیست. با این برخوردها دیگر برای ما اعصاب باقی نمیماند. ۱۳ سال است که در پمپ بنزین کار میکنم و هر روز با ۵۰۰ یا ۶۰۰ نفر آدم جورواجور سروکار دارم.
ما از همان روز اول همهگیری سعی کردیم به مردم خدمت کنیم و الان هم هر کسی بخواهد بنزین ماشینش را خودمان میزنیم که دست به نازل پمپ بنزین نزند. اما این هم درست نیست که طرف شیشه را نصفه نیمه پایین بدهد و صدایش را توی سرش بیندازد که برو بنزین بزن!
از همان روز اول همه ما پروتکلهای بهداشتی را رعایت کردهایم. باور کن خیلی سخت است هشت ساعت با ماسک توی این محیط سر پا بایستی ولی برای حفظ سلامتی خودمان و دیگران هر ۱۰ پرسنل اینجا ماسک میزنیم و نیمساعت یکبار دستمان را میشوییم.»
روایت علی از تفاوت آدمهای متوسط و پولدار شهر در نحوه رعایت پروتکلهای بهداشتی هم جالب است: «پمپ بنزین تنها جایی است که همه نوع آدم در آن رفت و آمد میکنند. از پیک موتوری بگیر که با موتور درب و داغان کار میکند تا راننده ماشین چند میلیاردی که حاضر نیست ماسک بزند. متأسفانه در این چند ماه گذشته مردم کمتر پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنند و از ۱۰۰ نفری که برای بنزین زدن اینجا میآیند، بالای ۵۰ درصد ماسک نمیزنند و از دستکش هم استفاده نمیکنند. همین آقا را ببین! نه ماسک زده، نه دستکش دارد. اگر تذکر بدهم صد درصد ناراحت میشود. آنهایی که از قشر ضعیف یا متوسط جامعه هستند بیشتر پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنند چون اگر مبتلا شوند نمیتوانند کار کنند. اما آنهایی که وضعیت مالی خوبی دارند و ماشین چند میلیاردی سوار میشوند، کمتر رعایت و به تذکرات نیز کمتر از دیگران توجه میکنند. شاید تصور میکنند وقتی هم مبتلا شوند بهترین بیمارستان و تجهیزات پزشکی در خدمتشان هست یا این که کرونا به ماشین مدل بالا نزدیک نمیشود. همین هفته قبل به یکی تذکر دادم که ماسک بزند و دستکش دستش کند که با عصبانیت گفت من ۱۰۰ تا مثل تو را میخرم و میفروشم. ۵۰ تا کارگر زیر دست من کار میکنند و حقوق بدبختترینشان از تو بیشتر است. مگه کارگر تلمبه چقدر حقوق میگیرد که به مردم دستور هم میدهد؟»
سراغ جایگاه سوخت دیگری در مرکز تهران میروم. راننده شیلنگ پمپ را میکشد که به دهانه باک برساند. نه از ماسک خبری هست نه از دستکش. چند بار اهرم را فشار میدهد اما بنزین از شیلنگ خارج نمیشود. با عصبانیت چند بار دسته نازل را فشار میدهد: «این چرا خراب است؟ این چه وضعیتی است؟» کارگر پمپ بنزین اشاره میکند کارت سوختش را اشتباه وارد کرده ولی انگار راننده نمیخواهد قبول کند که اشتباه از خودش بوده.
جواد همان کارگری که به مشتری میگوید کارتش را درست وارد کند، یک سال است که در این جایگاه مشغول به کار شده، یعنی درست با شیوع کرونا. میگوید بعضیها فکر میکنند ما انسان نیستیم و کرونا نمیگیریم. برای همین تا پیاده میشوند ماسکشان را هم برمیدارند: «برخورد بدی با ما میکنند. هر روز با تعداد زیادی آدم جورواجور سروکار داریم. یک سری از مردم مؤدبانه از ما میخواهند برایشان بنزین بزنیم ولی بعضیها انگار از ما طلبکارند. ما اینجا در هر شیفت چهار تا کارگر هستیم با ۱۸ تا نازل. قبول کنید نمیتوانیم به همه سرویس بدهیم.»
سیدعلی سرکارگر دیگر جایگاه میگوید کرونا و منع تردد شبانه تأثیر خیلی زیادی روی فروش بنزین داشته و با توجه به هزینههای بالای جایگاهداری خیلی از متصدیان پمپ بنزین با مشکل مواجه شدهاند: «بعد از شیوع کرونا فروش بنزین جایگاه ما روزانه یک تانکر کم شده. از وقتی هم که منع تردد شبانه از ۹ شب تا ۴ صبح برقرار شد تا صبح ۲ هزار لیتر بنزین هم نمیفروشیم. الان که روز است این وضعیت ما است. ببینید شب چه خبر است.
اینجا همین طور که میبینی بالای هر پمپ مواد ضد عفونی کننده و دستکش هست اما بعضی از رانندهها فکر میکنند ضد کرونا هستند و استفاده نمیکنند. با وجود این که خیلیها میدانند اسکناس آلوده است و میتواند ناقل ویروس باشد اما باز هم اسکناس میدهند.»
همان طور که از زبان کارگران جایگاه سوخت خواندید، کرونا و منع تردد شبانه تأثیر خیلی زیادی در کاهش فروش بنزین داشته است. ۲۳۵ جایگاه سوخت در تهران وضعیتی شبیه هم دارند و خیلی از جایگاهداران بخش خصوصی هم ضرر کردهاند و با سختی خودشان را سر پا نگه داشتهاند.
بهناز محمدی، مدیر یکی از جایگاههای خصوصی سوخت میگوید: «کرونا ۴۵ درصد فروش ما را کم کرد. بعد از گران شدن بنزین تا مدتی افت فروش داشتیم اما وقتی این موضوع رو به بهبودی بود و کمکم وضعیت فروش داشت مثل سابق میشد با شیوع ویروس و محدودیتهای زمانی بهشدت کاهش پیدا کرد. متأسفانه جایگاههای خصوصی جایگزینی برای جبران این ضرر ندارند. از طرف دیگر به دلیل تحریم و نبود قطعات مناسب با مشکلات زیادی مواجه هستیم. اگر یک قطعه از این پمپ خراب شود تلمبه از کار میافتد و مجبوریم با هزار بدبختی و به هر قیمتی که شده قطعه را تهیه کنیم. قبلاً شیلنگ نازل بنزین را ۱۳۰ هزار تومان میخریدیم اما الان شیلنگ بیکیفیت را ۴۵۰ هزار تومان میخریم. مشتری هم وقتی دوبار شیلنگ را بکشد سوراخ میشود یا ترک میخورد. قیمت همین دسته نازل پمپ ۵ برابر شده. بعضی از مشتریها هم که انگار با این تلمبهها جنگ دارند و اگر یک لحظه بنزین از شیلنگ خارج نشود با نازل کلنجار میروند. همه اینها یک طرف برخورد بد بعضی از مردم با متصدیهای جایگاه پمپ بنزین هم یک طرف. بارها از پشت پنجره شاهد بودم که راننده بعد از این که بنزین میزند با وجود این که سطل زباله در چند قدمی است دستکشاش را روی زمین میاندازد و میرود. کارگر ما هم که تذکر بدهد ناراحت میشوند.»
راننده تاکسی صدای رادیو را بلند میکند و منتظر میماند که ماشین جلویی بنزین بزند. گوینده خبر میگوید متأسفانه امروز آمار مبتلایان به ویروس کرونا افزایش پیدا کرد و ۸۰ نفر از هموطنان نیز جان خودشان را از دست دادند. راننده ماشین کناری شیلنگ پمپ را میکشد و داخل باک ماشین میگذارد و با لبخند به راننده تاکسی میگوید من گرفتم و خوب شدم. ترسناک نیست ولی شما که سن و سال بالایی دارید بیشتر مراقب خودتان باشید.»
انتهای پیام