ورزش امروزه به عنوان پدیدهای جهانی شناخته میشود که با توجه به فواید جسمی، روحی و اجتماعی آن، دولتها بیش از پیش به دنبال برنامهریزی و سرمایهگذاری در سطوح مختلف همگانی و قهرمانی هستند. در این میان بدون در نظر گرفتن زنان که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، دستیابی به موفقیت میسر نمیشود، بنابراین مسئولان ورزش کشور باید با حساسیت در مورد برنامهریزی، گسترش ورزش همگانی، تقویت بخش قهرمانی، حل مشکلات و پیگیری شرایط زنان اقدام کنند.
در این راستا نقش معاونت توسعه ورزش زنان وزارت ورزش و جوانان به عنوان یکی از اصلیترین سمتهای مدیریت ورزش زنان از اهمیت خاصی برخوردار است و عملکرد این معاونت مثبت یا منفی، میتواند تاثیرات زیادی را در این بخش داشته باشد. مهرماه ۱۴۰۰ بود که حمید سجادی وزیر ورزش و جوانان، مریم کاظمیپور را به عنوان سرپرست این معاونت انتخاب کرد تا جایگزین مهین فرهادیزاد شود.
میتوان انتظار داشت که معاون جدید در بخش زنان چالشهای زیادی چون راهاندازی رشتههای جدید یا اعزام برخی رشتهها به مسابقات بینالمللی را پیش رو داشته باشد؛ چالشهایی که برخی از آنها با گذشت زمان هنوز حل نشدهاند اما همچنان مطالبه زنان است و باید فکری برایشان کرد. هرچند دو ماه از سرپرستی کاظمیپور میگذرد اما هنوز اقدام آشکاری در راستای حل این مسائل برنداشته است. از طرفی به نظر میرسد رابطه خوبی با رسانهها ندارد و بیشتر در حاشیه برنامههای ورزشی پاسخگوی سوالات خبرنگاران است، در نتیجه تصویر روشنی از اقدامات انجام شده و برنامه های آتی در دست نیست.
در این گزارش برخی از چالشهای پیش روی معاون ورزش زنان را بررسی میکنیم:
حسرت اعزام به مسابقه بینالمللی
حضور زنان ژیمناست ایران در عرصههای بینالمللی یکی از آرزوهای دیرینهای است که تحقق آن به نظر مسئولان ورزشی کشور مربوط میشود. در دوره معاونت فرهادیزاد چندین بار لباس این رشته مورد بررسی قرار گرفت اما در نهایت تایید نشد تا این حسرت همچنان باقی بماند.
مجوزهایی که صادر نمیشود
راهاندازی و اخذ مجوز برای برخی از رشتهها همیشه سروصدای زیادی به پا کرده است. یکی از این رشتهها ورزش زورخانهای بود. حضور زنان در گود زورخانه یکی از پرحاشیهترین اتفاقات ورزش زنان در سال ۹۹ بود، آنجا که برخی از مردان این رشته با تجمع و انتشار بیانیهای انتقادی مخالفت خود را با فعالیت زنان اعلام کردند. در ادامه هم مسئولان ورزشی با این توجیه که برخی از رشتهها متناسب با فیزیولوژی زنان نیست، مجوزی صادر نکردند.
بوکس هم یکی از رشتههایی است که راهاندازی آن گره خورده و علی رغم وعده رئیس فدراسیون بوکس، زنان ایران هنوز نمیتوانند در آن فعالیت کنند اما مطالبهای است که دیر یا زود باید دوباره آن را بررسی کرد و در موردش تصمیم گرفت چرا که جلوگیری از حضور زنان در این رشته، منجر به فعالیت های زیرزمینی و غیر قانونی میشود که تبعات بسیاری دارد.
دردسر دوچرخهسواری در شهرستانها
دوچرخهسواری زنان در شهرستان دچار مشکلاتی است و برخی افراد موانعی را بر سر راه برگزاری مسابقات و دوچرخهسواری زنان به وجود آوردهاند. به گونهای که بیشتر مسابقات به میزبانی تهران برگزار میشود. این موضوع جدای از آنکه زنان دوچرخهسوار در شهرستانها را در شرایط سختی قرار میدهد، به طور کلی به دوچرخهسواری هم آسیب میزند و باید برای حل آن اقدام کرد.
تعطیلی طولانی مدت تیم ملی فوتسال
تیم ملی فوتسال زنان که دو دوره قهرمان آسیا شده و پرچم ایران را در آسیا بالا برده است، دوسالی میشود که تعطیل است و کسی فکری به حال آن نمیکند. مسئولان فدراسیون بارها وعده دادهاند و برای معرفی سرمربی زمان تعیین کردهاند اما محقق نشده است. این تعلل زنگ خطری برای فوتسال زنان است. کاظمیپور به عنوان مدیر ورزش زنان باید به این ماجرا ورود کند و پیگیر تعیین و تکلیف تیم ملی باشد.
اعزامهای بدون تدارکات بسکتبال
چند سالی است که زنان مسلمان مجوز حضور باحجاب در میادین بینالمللی بسکتبال را کسب کردهاند و در این مدت، بسکتبال زنان ایران چندین اعزام در بخش سه نفره و پنجنفره داشتهاند اما نکته مشترک در تمام اعزامها، ناتوانی فدراسیون بسکتبال در تدارک بازی دوستانه است. این موضوع باعث شد تا دختران بسکتبالیست در بازدید مریم کاظمیپور از اردوی تیم ملی قبل از اعزام به کاپ دسته دوم آسیا، خواستار توجه بیشتر مسئولان شوند و شرایطی را در نظر بگیرند که قبل از مسابقات رسمی در چند بازی دوستانه شرکت کنند.
وزنه برداران تجهیزات میخواهند
بااینکه زمان زیادی از فعالیت زنان وزنهبردار نمیگذرد اما نتایجی تاریخی کسب کرده و نشان دادهاند در صورت توجه و حمایت، آینده درخشانی خواهند داشت اما باید با مشکلاتی دست و پنجه نرم کنند که به راحتی قابل حل است؛ تجهیزات مختص به خود را میخواهند و در این زمینه مشکلاتی دارند چرا که میلههای مخصوص زنان با مردان متفاوت است. از طرفی دیگر با اینکه باشگاهها در شهرستانها باید زمانهایی را در اختیار وزنهبرداری زنان قرار بدهند اما این کار را نمیکنند و خیلی از دختران مجبورند در باشگاههای خصوصی تمرین کنند.
پخش تلویزیونی
عدم پخش رسانهای ورزش زنان یکی از اصلیترین دلایل تمایل کم اسپانسرها به سرمایهگذاری در این بخش است. حامیان مالی در حالی که باید از طریق تبلیغات سود مورد انتظار خود را کسب کنند به دلیل عدم پخش رسانهای ترجیح میدهند که به بخش مردان وارد شوند. طی سالهای اخیر برخی از رشتهها امکان پخش اینترنتی مسابقات خود را فراهم کردهاند اما هنوز بسیاری از رشتهها مجوز پخش اینترنتی هم ندارند.
البته زنان ورزشکار حتی به پخش غیرمستقیم مسابقات هم راضی هستند اما این اتفاق نمیافتد. به نظر میرسد هیچ برنامه تخصصی برای پخش مسابقات زنان که نیازمند رایزنی وزارت ورزش با سازمان صدا و سیما است، وجود ندارد. بنابراین راه زیادی مانده تا فضای پخش رسانهای ورزش زنان فراهم شود.
انتهای پیام