stat counter
تاریخ : پنج شنبه, ۲۴ آبان , ۱۴۰۳ Thursday, 14 November , 2024
  • کد خبر : 14677
  • 24 آبان 1394 - 13:07
9

معرفی ۲۰ فیلم ترسناکی که باید دید!

فیلم‌های رده ب و کم‌هزینه ترسناک معمولاً آثاری آبکی از آب در می‌آیند که صرفاً در صدد ترساندن لحظه‌ای تماشاگر هستند. اما تکه تکه شدن از معدود فیلم‌های این دسته است که از این سطح فراتر می‌رود و هیولایی را به نمایش در می‌آورد که منحصر به فرد است.

قلم | qalamna.ir :

۲۰) مه (۲۰۰۷) (The Mist) – فرانک دارابونت

معرفی 20 فیلم ترسناکی که باید دید!

این فیلم که بر اساس رمانی از استاد وحشت، استفن کینگ ساخته شد، کمی با کتاب فرق دارد. اما حتی خود کینگ هم اعتراف کرد که این تغیرات فیلم را به یک ترسناک کلاسیک تبدیل کرده‌اند. اگر از ضعف جلوه‌های ویژه فیلم بگذریم، مه فیلم هولناکی با یک پایان تکان‌دهنده است؛ پایانی که می‌توان آن را یکی از تیره و تار ترین پایان‌های تاریخ فیلم‌های ترسناک آمریکایی دانست.

۱۹) تکه تکه شدن (۲۰۰۸) (Splinter) – توبی ویلکینز

معرفی 20 فیلم ترسناکی که باید دید!

فیلم‌های رده ب و کم‌هزینه ترسناک معمولاً آثاری آبکی از آب در می‌آیند که صرفاً در صدد ترساندن لحظه‌ای تماشاگر هستند. اما تکه تکه شدن از معدود فیلم‌های این دسته است که از این سطح فراتر می‌رود و هیولایی را به نمایش در می‌آورد که منحصر به فرد است.

۱۸) درون (۲۰۰۷) (Inside) جولین ماوری/ آلکساندر باستیو

معرفی 20 فیلم ترسناکی که باید دید!

این فیلم ترسناک فرانسوی از همان طرح اولیه‌اش هولناک است: غریبه‌ای به خانه یک زن باردار حمله می‌کند تا فرزند آن زن را از درون او برباید! فیلم در بسیاری از دقایق مشمئزکننده است اما تأثیر وحشتناکش را بر تماشاگر می‌گذارد.

۱۷) (REC (2007 – جاوم بالاگوئرو/ پاکو پلازا

معرفی 20 فیلم ترسناکی که باید دید!

پس از موفقیت پروژه جادوگر بلر (۱۹۹۹) که به شکل خلاقانه‌ای حال و هوای مستندوار به ماجرای ترسناکش بخشیده بود، موجی از این دست فیلم‌ها به راه افتاد که داستان خود را از طریق فیلم‌هایی که مثلاً شخصیت‌های اصلی به صورت مستند ضبط کرده بودند روایت می‌کردند. بیشتر این فیلم‌ها آثار سطح پاینی بودند اما REC جان دوباره‌ای به این دست آثار بخشید.

۱۶) فعالیت فراطبیعی (۲۰۰۷) (Paranormal Activity) – اورن پلی

معرفی 20 فیلم ترسناکی که باید دید!

دیگر فیلم مهم موج آثار ترسناک مستندوار و از معدود فیلم‌هایی که به دام تقلید نیفتاد و توانست حسابی تماشاگران را بترساند. فیلم درباره زوجی از طبقه متوسط است که بعد از نقل مکان به خانه جدیدشان، به طرز فزاینده‌ای با مزاحمت‌هایی از سوی افرادی ناپیدا روبه‌رو می‌شوند و تصمیم می‌گیرند از این قضیه سر در بیاورند. غافل از این که تلاش آنها به معنی وحشت بیشتر برای آنها (و تماشاگر) است.

۱۵) حلقه (۲۰۰۲) (The Ring) – گور وربینسکی

معرفی 20 فیلم ترسناکی که باید دید!

این فیلم نه تنها آغازگر موج اقتباس از فیلم‌های ترسناک ژاپنی (J Horror) که یکی از بهترین این اقتباس‌ها هم هست. ساخت یک فیلم ترسناک قابل قبول که بتواند درجه نمایش PG-13 دریافت کند کار کمی نیست!

۱۴) باشگاه خودکشی (۲۰۰۲) (Suicide Club) – سیون سونو

معرفی 20 فیلم ترسناکی که باید دید!

ترسناک بودن این فیلم جنایی – ترسناک از آنجا ناشی می‌شود که سازندگانش وحشت را از دل پدیده‌ای بیرون می‌کشند که بسیاری از ما به طور روزانه با آن سر و کار داریم: اینترنت. باشگاه خودکشی در مورد یک سری خودکشی‌های جمعی است که مردم را شگفت‌زده کرده است. ماجرا از جایی جدی می‌شود که هکر جوانی به نام کیوکو ادعا می‌کند توانسته ارتباطی میان این خودکشی‌ها و یک وبسایت اینترنتی پیدا کند.

۱۳) دیگران (۲۰۰۱) (The Others) – آلخاندرو آمنابار

این فیلم زمانی به خاطر اکران در سینماهای ایران، در کشور ما هم به محبوبیت فراوانی دست یافته بود. حالا، ۱۳ سال بعد از زمان نمایش دیگران، ممکن است داستان فیلم طراوت آن موقع را نداشته باشد. به خصوص این که در طول این سال‌ها فیلم‌های ترسناک فراوانی در اختیار مردم قرار گرفته‌اند که دسترسی به آنها در آن زمان خیلی سخت‌تر از امروز بود. اما دیگران هنوز جذاب و تأثیرگذار باقی مانده است و دلیلش هم فرم روایی و فضاسازی خاص و جذاب آن است.

۱۲) بازی‌های مسخره (۲۰۰۷) (Funny Games) – میشاییل هانکه

هانکه نسخه اصلی این فیلم را در ۱۹۹۷ در اتریش ساخته بود،‌ اما ۱۰ سال بعد آن را با عوامل آمریکایی در حد نما به نما بازسازی کرد. نکته هولناک فیلم جایی است که هانکه نوک پیکان را به سمت تماشاگر برمی‌گرداند. دقیقاً جایی که به نظر می‌رسد به طور کامل از اقدامات سادیستی شخصیت‌های منفی فیلم وحشت‌زده و منزجر شده‌ایم، هانکه به یاد ما می‌آورد که ته دلمان از تماشای قربانی شدن آدم‌ها لذت می‌بریم. بازی‌های مسخره شاید از جنبه‌ای ترسناک‌تر از تمام فیلم‌های این فهرست باشد. چرا که به یاد ما می‌آورد همه ما می‌توانیم یک جنایتکار سنگدل باشیم. بازی‌های مسخره یکی از «غیر قابل لذت بردن»ترین فیلم‌هایی است که می‌توان به دیگران پیشنهاد داد. اما چه کسی است که یک وجه مازوخیست گردن‌کلفت در وجود خود نداشته باشد؟ هانکه با نبوغی مثال‌زدنی دست روی همین وجه درونی تماشاگر می‌گذارد.

۱۱) کلبه جنگلی (۲۰۱۲) (The Cabin In The Woods) – درو گدار

کلبه جنگلی یک فیلم ترسناک کلاسیک نیست؛ فیلمی است که از فیلم‌های کلاسیک این ژانر تجلیل و در عین حال با قواعد این فیلم‌ها به شکل دلپذیری بازی می‌کند. وجه تمایز کلبه جنگلی با فیلم‌های ترسناک دیگر این است که به دو شکل باعث نیم‌خیز شدن تماشاگر می‌شود:‌ اول با سکانس‌های ترسناکی که حال و هوای بسیاری از فیلم‌های ترسناک محبوب تماشاگران را دارد و دوم در لحظاتی که تماشاگر باتجربه‌تر – با توجه به تجربه تماشای دیگر فیلم‌های ترسناک – انتظار وقوع اتفاق خاصی را می‌کشد (یا برعکس؛ انتظار رخ دادن هیچ حادثه‌ای را نمی کشد) و سازندگان فیلم با این کلیشه‌ها بازی کرده و تماشاگر را حسابی غافلگیر می‌کنند. همین است که فیلم خوب و موفق کلبه جنگلی را به یک نمونه منحصر به فرد تبدیل می‌کند: حتی یک لحظه هم نمی‌توان آرام و قرار داشت. هر لحظه ممکن است اتفاقی رخ دهد که انتظارش را نداریم.

۱۰) روانی آمریکایی (۲۰۰۰) (American Psycho) – مری هارون

البته که بازی درخشان کریستین بیل در موفقیت این فیلم نقش به‌سزایی داشته است. اما یک عامل مهم دیگر هم در تأثیرگذاری فیلم نقش دارند. روانی آمریکایی می‌توانست یک فیلم ترسناک یا یک اسلشر کلیشه‌ای (و البته چه بسا باز هم خوب) باشد. اما سازندگان این فیلم (همچون کتابی که فیلم از رویش اقتباس شده) روی یک طناب باریک راه می‌روند؛ بدون این که به هیچ کدام از دو سو سقوط کنند. روانی آمریکایی آگاهانه به سمت یک درام روانشناسانه شخصیت‌محور با مایه‌های آشکار فیلم‌های ترسناک پیش می‌رود. آن‌قدر با شخصیت اصلی فیلم همراه می‌شویم که وقتی می‌فهمیم یک روانی به تمام معنا است،‌ دیگر نمی‌توانیم خودمان را از او دور کنیم.

۹) ایچی قاتل (۲۰۰۱) (Ichi The Killer) – تاکاشی میکه

احتمالاً‌ کمتر کارگردانی در دنیا به اندازه تاکاشی میکه اجازه می‌دهد غریزه‌اش تا این حد بر آثارش حکمفرما باشد. میکه از نمایش خونریزی و خشونت لذت می‌برد و این لذت را با تماشاگرش سهیم می‌شود. برای همین فیلم‌های او مخاطب خاص خودشان را دارند. حالا حسابش را بکنید که ایچی قاتل حتی در میان آثار این کارگردان پرکار هم یکی از خشن‌ترین و وحشتناک‌ترین فیلم‌ها به شمار می‌رود. اگر از آن دسته تماشاگرانی هستید که زود حالتان به هم می‌خورد، پیشنهاد می‌کنیم امیال مازوخیستی خود را با تماشای یک فیلم ترسناک دیگر ارضا کنید. چون این فیلمی است که نمایش تمایلات سادیستی را به حد اعلای خود می‌رساند. نمایش این فیلم در کشورهای بسیاری ممنوع شد. چون خشونت و وحشت جاری در فیلم نه فقط برای کودکان، که حتی برای بزرگسالان هم دردناک تشخیص داده شد.

۸) ستون فقرات شیطان (۲۰۰۱) (The Devil’s Backbone) – گیلرمو دل‌تورو

ستون فقرات شیطان که خود دل‌تورو آن را شخصی‌ترین فیلمش نامیده، به نوعی خواهرخوانده مشهورترین فیلم دل‌تورو، هزارتوی پن (۲۰۰۶) به شمار می‌رود. این فیلم فانتزی خوش‌ساخت، داستان کارلوس را بیان می‌کند: پسر جوانی که در آخرین سال نبرد داخلی اسپانیا یتیم‌خانه را ترک می‌کند و همین‌طور که سرگردان است، یک روح را پیدا می‌کند که زمین را پاتوق خود قرار داده است. توانایی دل‌تورو در تلفیق عناصر ترسناک داستان‌های ارواح با معصومیت دوست‌داشتنی و کودکانه، حال و هوای منحصر به فردی به فیلم بخشیده است.

۷) ۲۸ روز بعد (۲۰۰۲) (۲۸ Days Later) – دنی بویل

به سختی می‌توان فیلم‌های مربوط به زامبی‌ها را جدی گرفت. اکثر این فیلم‌ها یا به عنوان آثار رده ب مورد بررسی قرار می‌گیرند یا اساساً در قالب فیلم‌های ترسناک – کمدی جای می‌گیرند. فقط کارگردانی مثل دنی بویل است که می‌تواند فیلمی در مورد زامبی‌ها بسازد که در هیچ کدام از دو دسته بالا جای نگیرند. بویل مثل همیشه لحظات وحشت فزاینده را در تضاد با لحظات رستگاری و زیبایی به نمایش در آورده و جذابیت و غنای فراوانی به این ایده و تضاد می‌بخشد. اما جذاب‌ترین نکته فیلم این است که زامبی‌ها هولناک‌ترین جنبه ۲۸ روز بعد نیستند. بویل موفق می‌شود خلأ و تهی‌شدگی را در شهری که دارد از بین می‌رود به گونه‌ای به تصویر بکشد که ته دل هر بیننده‌ای را خالی کند.

۶) میزبان (۲۰۰۶) (The Host) – بونگ جون هو

میزبان یک فیلم هیولایی محشر است. هیولای فیلم همان‌طور وارد ماجرا می‌شود که سال‌ها قبل گودزیلا راهش را به درون سینما باز کرده بود: عوارض فعالیت‌های بیولوژیکی ایالات متحده در خاک آسیا. البته این بار پای فعالیت‌های اتمی در میان نیست. واقعه‌ای که الهام‌بخش میزبان شده، در سال ۲۰۰۰ رخ داد: زمانی که یک مأمور کفن و دفن کره‌ای که برای ارتش ایالات متحده کار می‌کرد، مقادیر زیادی فرمالدهید را در مجرای فاضلاب رها کرد. این، جایی است که فیلم آغاز و هیولای ماجرا خلق می‌شود.

۵) شاون مردگان (۲۰۰۴) (Shaun of the Dead) – ادگار رایت

این کمدی درجه یک که شاید بتوان آن را بهترین فیلم در میان سه‌گانه ادگار رایت تلقی کرد، مثل هوای تازه‌ای در دل فیلم‌های مربوط به زامبی‌ها بود. نکته فیلم این بود که به جای این که هجوم زامبی‌ها باعث ایجاد حس طنز در فیلم شود، با اثری سرشار از کمدی‌های موقعیت درجه یک و تضادهای بامزه میان شخصیت‌هایش روبه‌رو هستیم.

۴) اره (۲۰۰۴) (Saw) – جیمز ون

بی هیچ تردیدی از تأثیرگذارترین، بهترین و مهم‌ترین فیلم‌های ترسناک هزاره جدید است. اره تنها با ۱٫۲ میلیون دلار ساخته شد اما اثری از کمبود بودجه و سردستی بودن صحنه‌ها در فیلم مشاهده نمی‌کنیم. جدا از هولناک و خفقان‌آور بودن داستان فیلم، نکته جالب اره پیچیدگی‌های اخلاقی است که سر راه شخصیت‌ها قرار می‌گیرد و تماشاگر هم به شدت درگیرشان می‌شود. از این جنبه، اره (لااقل در برخی از دقایق) حتی حال و هوای یک اثر فلسفی به خود می‌گیرد. جیمز ون از معدود کارگردان‌هایی است که نه فقط با نمایش هیولاهای عجیب و غریب یا سکانس‌های مشمئزکننده، که با توانایی‌های کارگردانی‌اش و حتی زاویه دوربین می‌تواند دل تماشاگر را خالی کند.

۳) فرد مناسب را راه بده (۲۰۰۸) (Let The Right One In) – توماس آلفردسون

این فیلم بر اساس رمانی از جان ایویده لیندکویست، یکی از گل‌های سرسبد این فهرست است که به عنوان فیلم ترسناک و به عنوان یک قطعه هنری به یک اندازه جوابگو است. فرد مناسب را راه بده یک فیلم خون‌آشامی است که همین‌طور که پیش می‌رود، لحن غمبار یک ملودرام تقدیرگرایانه را در پیش می‌گیرد. این اثر شاعرانه خون‌آشامی داستان افرادی است که در چرخه بی‌پایانی گرفتار شده‌اند و همین است که آنها را به هم نزدیک می‌کند. اگر فیلم‌هایی که به بررسی ارتباط آدم‌هایی با سن، نژاد، مذهب یا رنگ‌های پوست متفاوت می‌پردازد را مرزشکن می‌نامیم، در مورد این فیلم که نشان می‌دهد آدم‌های عادی و خون‌آشام‌ها هم به راحتی می‌توانند به هم نزدیک شوند، چه می‌توان گفت؟ نسخه بازسازی شده این فیلم در آمریکا به نام مرا راه بده (Let Me In) با بازی کلوئه گریس مورتز فیلم بدی نیست، اما اصلاً جادوی نسخه اصلی را ندارد.

۲) تشنگی (۲۰۰۹) (Thirst) – پارک چان ووک

تشنگی داستان کشیشی به نام سانگ – هیون است که طی یک فعالیت شکست‌خورده پزشکی به یک خون‌آشام تبدیل می‌شود. همان‌طور که سان – هیونگ متوجه عطش خود به نوشیدن خون می‌شود، شهوتی برای نزدیکی به یک زن متأهل را هم احساس می‌کند: دومی او را از روحانیت دور می‌کند و اولی او را از انسانیت. اینجاست که سانگ – هیون باید با هیولای درونش مبارزه کند. از نظر لحن و فضای کلی، تشنگی می‌تواند یکی از اقوام فرد درست را راه بده تلقی شود. یک خون‌آشامی شاعرانه که فردی سابقاً‌ عادی را نشان می‌دهد که تحت حادثه‌ای برای همیشه به یک فرد غیر عادی تبدیل می‌شود و دردناک‌تر این که شاید هیچ‌وقت کسی متوجه این قضیه نشود.

۱) احضار (۲۰۱۳) (The Conjuring) – جیمز ون

محشر! واقعاً فیلم مخوفی است؛ یک فیلم ترسناک اصیل و درجه یک. در حدی حتی فراتر از اره، جیمز ون تقریباً با استفاده از هر شیوه‌ای که امکان‌پذیر است، تماشاگر را می‌ترساند و مهم‌تر این که هیچ‌کدام از این تمهیدات به یکدستی فیلم ضربه‌ای نمی‌زنند. در اوایل فیلم، جایی که هنوز ماجرای اصلی شروع نشده، در یکی از آرام‌ترین شب‌های خانواده اصلی فیلم (که قرار است به زودی با حمله هولناک ارواح مواجه شوند) ناگهان نمایی از بیرون پنجره خانه آنها می‌بینیم. نمایی که انگار نمای نقطه نظر یکی از ارواح است. این سکانس فیلم را ببینید تا بفهمید چطور یک کارگردان کاربلد و باهوش می‌تواند فقط با انتخاب مناسب نما و جای دوربین در یکی از «عادی»ترین سکانس‌های فیلم، ته دل تماشاگر را حسابی خالی کند. احضار تقریباً تمام آن چیزی است که از یک فیلم ترسناک با کیفیت می‌توان انتظار داشت.

کافه سینما

هشتگ: , ,

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.