قلم، بیگمان مجلسی اثربخش خواهد بود که نمایندگان آن به عنوان منتخبین مردم از فرصت چهار سال حضور در خانه ملت نه به عنوان پلههای ترقی در مسیر سیاسی بلکه فرصتی برای خدمت به خلق استفاده کنند، آنهم در شعار و نطقهای فصلی بلکه در عمل که بجز برنامهریزی و حرکت عملی تحقق نمییابد. سوال اینجاست که مجلس شورای اسلامی که ۹ دوره از حیات آن میگذرد توانسته در امتداد این مسیر حرکت کند؟
محمد کاسبان دبیرکل جبهه پیشگامان اعتدال در گفتگو با قلم به سوالاتی در این باره پاسخ داد.
تعریف شما از یک “مجلس اثرگذار که در راس امور باشد” چیست؟
حضرت امام (ره) فرمودند مجلس عصاره فضائل ملت است، قطعاً مجلسی در راس امور است که مجلسیان ویژگی ممتاز داشته باشند، اول متخصص بودن آنها در اموری که خود را صاحب نظر میدانند و زمانی که به مجلس رفتند در کمیسیونهایی قرارگیرند که از عهده آن برمیآیند. دوم آزاده بودن نماینده است. آزادی و آزادگی منافاتی با قانون ندارند. چون گاهی اوقات وقتی از آزادگی حرف میزنیم تصور به سمت گریز از قانون یا تک روی میرود. اما بحث آزادگی یعنی تعلق خاطر نداشتن به جاه و مقام. نماینده وقتی به ملتش متعهد شد باید از حداکثر توانی که قانون در اختیارش گذاشته بره ببرد. انسان آزاده حتی اگر عضو حزب و جناح سیاسی هم باشد، سرسپرده جریان نمیشود. اصول و چارچوب هم مشخص است.
شما از آزادگی گفتید، چه توضیحی برای این صفت دارید که شعار نباشد؟
ببینید گاهی عنوان میشود که آزاده بودن تعرض به قانون، ولایت و این تعاریف است. من غیر از این فکر میکنم. انسان آزاده در چارچوبها هم آزادگیاش را حفظ میکند. خدمت به مردم فرای جناح و حزب است.
فکر میکنید در عمل هم شدنی باشد؟ نمایندهای که به پشتوانه جریان پشت سرش وارد مجلس شده حالا بیاید و بگوید حزبی نیستم!
قرار نیست فراموش کند متعلق به چه حزب و پایگاه سیاسی بوده، مهم این است زمانی که به عنوان نماینده انتخاب شد، منافع جناحی خودش را در مسیر منافع ملی تعریف کند. اگر جایی هم تعارضی بین منفعت حزبی و منفعت ملی دید که طبیعی هم هست انتخابی را نماید که اگر روزی قرار بر پاسخگویی بود، بتواند از آن دفاع کند. به طور حتم اگر نمایندهای متخصص و کارشناس حوزه فعالیتش باشد تفکیک منافع ملی و جناحی برایش کار سختی نیست. آزادگی در همین مفهوم هم معنا پیدا میکند.
کم نیستند آنها که اعتقاد دارند مجلس از کارکردهای اساسی خود دور مانده، یا حداقل از تمام ظرفیتش برای تاثیری گذاری استفاده نمیشود، از طرفی عنوان میشود روال انتخاب نماینده سیکلی است که در مدت زمان کوتاهی بعد از عبور از فیلترهای نظارتی، دو هفته تبلیغات فشرده دارد و وارد مجلس میشود که شیوه مناسبی برای انتخاب نیست، شما چه نظری دارید؟
اساساً موافقم که روال انتخاب نماینده مجلس و حتی رئیس جمهور مناسب نیست. از مقاطعی بعد از دولت آقای هاشمی که می شد روی آن عنوان دولت ملی داد و همه جریانات سیاسی هم در آن حضور داشتند به تدریج در دولت های بعدی دچار ضعف و یکجانبه گرایی سیاسی شدیم. این آسیب به تدریج بر هر سه قوه هم تاثیر داشت. در واقع انتخاب ما چه در مجلس و چه در ریاست جمهوری با بلوغ سیاسی لازم همراه نیست. دلیل آنهم فقدان احزاب است. کاندیدایی که در عرض یک هفته انتخاب شود فرصتی ندارد برنامهای به مردم ارائه دهد. تاثیر این ضعف در مجلس این شد که به تدریج کارکرد سیاسی مجلس، از وجه تصمیم سازی آن سبقت گرفت فارغ از جریانات سیاسی مردم باید از طریق احزاب از کاندیداهای مطرح در انتخابات برنامه مطالبه کنند.
شما از خلاء احزاب گفتید، در این شرایط چه باید کرد؟ ما کم نداریم در بین مردم آنهایی را که مطالبات زیادی دارند، اما مسیری برای طرح آن در مجلس وجود ندارد!
بله، حزب و جامعه حزبی را نمیشود به یکباره ساخت، رفتن به سمت جامعه مدنی زمان بر و نیازمند برنامه ریزی و بستر سازی و از همه مهمتر اراده مصمم است. به نظرم در این شرایط تنها فرصتی است تا به صورت انفرادی کاندیداها از طریق رسانهها برنامههایشان را تا آنجا که منافاتی با آن محدودیت زمان تبلیغات نداشته باشد به اشکال مختلف مطرح کنند. روشنگری و ارائه چشم انداز و ایجاد امید موثرترین راه برای افزایش مشارکت است. مثلا در حوزه اصناف حتماً اگر پای صحبت آنها بنشینیم هزار و یک مشکل دارند اولین آن اصلاح نظام مالیاتهاست. یا مثلاً مطالباتی که پرسنل نیروهای مسلح اعم از ارتش و سپاه دارند. آیا ما درباره معیشت آنها کاری کردیم؟ آیا مطالباتشان را شنیدیم؟ خوب به هر حال یکی باید دلسوز آنها باشد. معلمان ما امروز با مشکلات زیادی رو به رو هستند، تمام این مشکلات هم میشود در معیشت کارگران دید. در واقع کسی به دنبال برنامه دادن باشد کم نیست حوزههایی که نیازمند اصلاح و تغییر است. این تغییر و اصلاح امور فقط باور نمیخواهد بلکه برنامه هم میخواهد.