سی و شش سال از هجوم جوانان پیرو خط امام در آبان ۵۸ به سفارت کشور ایالات متحده میگذرد. جوانانی که همیشه از حمایت امام خمینی (ره) بهرهمند بودند و در جریان تسخیر سفارت امریکا (که پس از آن به لانه جاسوسی موسوم شد) از روحانیون چپگرا (مجمع روحانیون مبارز) و شخص آیتالله موسوی خویینیها مشورت گرفته بودند. جوانانی که بعد از گذشت کمتر از دو دهه، در نیمه دوم دهه هفتاد شمسی تبدیل به نیرومندترین و محبوبترین جریان سیاسی کشور شدند، و با کمک دانشجویان دفتر تحکیم وحدت، سیدمحمد خاتمی را رئیسجمهور کردند و سپس اغلب کرسیهای پارلمان را فتح کردند. اما این پایان ماجرا نبود؛ که سیاست در این مرز و بوم همواره پرمخاطره و پرفراز و نشیب بوده و هست…
زمانی که دانشجویان پیرو خط امام وارد سفارت شدند، امام خمینی (ره) اقدام آنها را «انقلاب دوم» خواند و تا پایان عمر حامی و مدافع آنها بود.
دانشجویان پیرو خط امام، اتحادیه انجمنهای اسلامی (دفتر تحکیم وحدت) را بنا کردند، منتقد جناح محافظهکار (راستگرایانی که امروز به اصولگرایان موسوم هستند) بودند، مدافع اندیشههای امام خمینی (ره) و سیاستهای دولت میرحسین موسوی در جامعه بودند و اینگونه وارد سپهر سیاسی ایران شدند.
سراسر دهه شصت، چپهای جوان یکهتاز عرصه دانشگاه بودند. اما با رحلت رهبر انقلاب، دوران افول آنها آغاز شد و از هستهی قدرت دور شدند. دهه هفتاد، سالهای خودسازی و تجدید قوای جوانان پیرو خط امام بود. در این دهه، عبدالکریم سروش بر جای ایدئولوگ قدیمی آنها؛ علی شریعتی، نشست و سیدمحمد خاتمی رجل سیاسی آنها شد. انقلابیهای دیروز، اصلاحطلب شدند و به بازگشت به قدرت میاندیشیدند. روزنامه سلام پایگاهی برای آغاز جنبش اصلاحطلبی شده بود و نامهایی چون عباس عبدی و سعید حجاریان نقل محافل شد. چپها به میانسالی رسیده بودند و صاحب پایگاه اجتماعی قدرتمندی در جامعه شدند. در نیمه دهه هفتاد اصلاحطلبان نهضت مطبوعاتی به راه انداختند و از آزادی، جامعه مدنی، جریان آزاد اطلاعات و دموکراسی صحبت میکردند.
دوم خرداد ۱۳۷۶ فرصتی برای عرض اندام چپها بود. سیدمحمد خاتمی برای آنان حامل دکترین جدیدی بود. خاتمی از گفتوگو، آزادی بیان، تنشزدایی در روابط خارجی و تبادل فرهنگی صحبت میکرد. وقتی خاتمی به ریاستجمهوری رسید عالی ترین مشاوران خود را از میان همان چپهای جوان انتخاب کرد. سعید حجاریان مشاور عالی رییسجمهور شد و مصطفی تاجزاده به معاونت وزارت کشور منصوب شد.
با تاسیس «جبهه مشارکت ایران اسلامی»، چپهای جوان سیاستمداران حرفهای شدند و خود را برای ورود به مجلس اصلاحطلب ششم آماده کردند. در سال ۷۸ صندلیهای مجلس ششم توسط چهرههای اصلاحطلب و اعضای جبهه مشارکت پر شد، محمدرضا خاتمی رکورد کسب آرای شهر تهران را شکست و نایبرییس مجلس شد. محسن میردامادی که از دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی بود نماینده مجلس، و در سالهای بعد دبیر کل جبهه مشارکت شد. اما سالهای افول آنها فرارسید. هشت سال ریاست جمهوری خاتمی که دوران “بهار احزاب” و “بهار مطبوعات” لقب گرفته بود، و با حوادثی چون قتلهای زنجیرهای، ترور سعید حجاریان، انتخابات مجلس ششم و حادثه کوی دانشگاه تهران همراه بود به پایان رسید و در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ نامزد جبهه مشارکت، دکتر مصطفی معین (که در حادثه کوی دانشگاه تهران از وزارت علوم استعفا کرده بود) موفق به کسب اکثریت آرا نشد، و محمود احمدینژاد با شعار عدالتگستری به ریاستجمهوری رسید. اصلاحطلبان از تمامی مراکز قدرت اخراج شدند، و در جریان اتفاقات پس از انتخابات سال ۸۸، بسیاری از آنها از جمله محسن میردامادی راهی زندان شدند.