اقتصاد۲۴،نگاهی به رویههای گذشته نشان میدهد هرگونه تغییر و تحول در بحث قیمت یا میزان عرضه کالاهای اساسی و اقلام استراتژیک مانند نان یا سوخت، روندی مشابه و یکسان دارند؛ ابتدا پخش شدن شایعه و خبر آن سپس تکذیب پر قدرت مقامات دولتی و سپس اجرای محکم همان شایعه تکذیب شده! انگار مردم زودتر از مسئولان، از تغییرات اقتصادی کشور آگاهند و باید تغییرات را به دولت اطلاع دهند! از این رو حذف کارت سوخت آزاد جایگاهها، علیرغم تکذیب مقامات دولتی به نظر میرسد در چند قدمی اجرا قرار دارد. شاید در وهله نخست، محدودیت مصرف سوخت برای افراد، بارزترین نتیجه اجرای این تصمیم باشد، اما تشدید تورم و افزایش قیمت کالاها و خدمات در کوتاهترین زمان، بدیهیترین پیامد حذف سوخت آزاد است.
گسترش پدیده کارت فروشی یا بنزین فروشی توسط افرادی که بنا به هر دلیلی، نسبت به باقی افراد کمتر بنزین مصرف میکنند یا نیاز دارند، سربار شدن مسافران بیشتر در خطوط حملونقل عمومی ناکارآمد فعلی، اجبار افراد به استفاده بیشتر از تاکسیهای اینترنتی گران و در نهایت بدتر شدن معضل ترافیک و حملونقل در کنار تورم، از دیگر چالشهاییست که به نظر میرسد افراد تصمیمگیر نسبت به آن بیتوجهند.
هدف دولت در مدیریت سوخت مشخص نیست
آلبرت بغزیان، کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه به مسئله حذف کارت سوخت جایگاهها واکنش نشان داد و گفت: پیش از پرداختن به تبعات حذف سوخت آزاد، باید ابتدا به مسئله ایجاد کارت سوخت و سهمیهبندی اشاره کرد. دولت به منظور کاهش مصرف سوخت و جلوگیری از قاچاق بنزین، کارت سوخت و سهمیهبندی را آغاز کرد. پیش از این، بنزین به صورت آزاد، در مرزهای ایران به قیمت گزافی فروخته میشد و سود آن به دست دلالان میرسید. در راستای جلوگیری، مدیریت و کاهش این اتفاق، دولت سوخت را برای افراد سهمیهبندی کرد، اما در کنار آن مفهومی به نام بنزین آزاد و کارت جایگاهها شکل گرفت که اتفاقی بیمعنی بود.
وی تصریح کرد: قرار بود به منظور مدیریت مصرف بنزین مردم و مسئله قاچاق سوخت، سهمیهبندی بنزین کارآمد باشد، اما کارت سوخت آزاد، این اتفاق را خنثی کرد. حال برخی اخبار حاکی از آن است که دولت قصد دارد کارت سوخت آزاد را از جایگاهها حذف کند. این خبر نشان میدهد نه مصرف سوخت و نه مسئله قاچاق بنزین تا به امروز مدیریت نشده است. در عین حال دولت نیز هنوز اعلام نکرده هدف اصلی از حذف این کارتها چیست و با چه منظوری این تغییر را اعمال خواهد کرد.
منتظر موج تورمی باشیم
بغزیان در ادامه صحبتهای خود، بسترسازی مناسب برای حملونقل عمومی و ترابری را پیشلازمه حذف کارت سوخت آزاد جایگاهها دانست و توضیح داد: مصرف بنزین افراد و خانوارها برحسب نوع استفاده، کیفیت خودرو و شهری که در آن زندگی میکنند، متغیر است. به عنوان مثال خانوادهای که در کلانشهرها زندگی میکند، بالطبع میزان مصرف بنزین بالاتری دارد. با حذف کارت سوخت جایگاهها، افراد مجبورند پس از اتمام سهمیه بنزین خود، از حمل و نقل عمومی استفاده کنند که متاسفانه این بخش کشور با مشکلات و چالشهای زیادی درگیر است.
سیستم حملونقل عمومی کشور حتی در کلان شهرها نیز هنوز توسعه نیافته و نوسازی نشده است. در چنین شرایطی اگر مردم را بیشتر به سمت حملونقل عمومی روانه کنیم، تنها مشکلات و نارضایتیها بیشتر خواهد شد.
این کارشناس اقتصادی تشدید تورم کالایی در بازارهای مختلف را از دیگر نتایج حذف کارت آزاد بدون ایجاد بستر و پشتوانه دانست و گفت: در حال حاضر بخشی از حملونقل شهری و برونشهری کالاها و خدمات، توسط خودروها و وانتهایی انجام میشود که مانند تاکسیها، از مزیت سهمیه سوخت بیشتری برخوردار نیستند. این خودروها که وظیفه تامین نیازهای کالایی بازارهای مختلف و شهرها را تامین میکنند، با بنزین آزاد کسریهای خود را جبران کرده و حذف سوخت آزاد آنها را درگیر چالش خواهد کرد. این رانندگان در ادامه مجبور به تهیه بنزین از بازار سیاه با قیمتهایی گزاف خواهند شد که این افزایش هزینه را در نهایت مصرفکنندگان بر قیمت تمام شده کالا خواهند دید.
از ایده گرانی بنزین نمیتوان حمایت کرد
وی خاطرنشان کرد: بدیهیست که وضعیت بنزین بر تمامی بازارهای کالایی و خدمات تاثیرگذار باشد. از این رو اگر دولت حتی حذف کارت سوخت آزاد را در دستور کار خود دارد، باید بسترهای مناسب آن را پیش از این مهیا کند. شناسایی خودروهایی که در حمل و جابهجایی کالاها تاثیرگذارند و افرادی که به نوعی به این شغل درگیرند، توسعه و نوسازی حملونقل عمومی، برنامهریزی برای کاهش ترافیکهای شهری و سایر موارد اینچنینی، از نیازها و ملزمات حذف کارت سوخت جایگاههاست.
در شرایط فعلی هیچ یک از این بدیهیات و بسترها فراهم نیست.بغزیان تاکید کرد: برخی عقیده دارند بنزین در ایران نسبت به سایر کشورها ارزانتر است و باید به قیمت جهانی برسد. این در حالیست که اگر در کشوری بنزین گران است، در عوض خودروهای با کیفیت ارزان و با سهولت بیشتری در دسترسند، اما در ایران که خودرو قیمتی نجومی دارد، بنزین باید قیمتی معقولتر داشته باشد تا این توازن حفظ شود؛ بنابراین از ایده گرانی بنزین نمیتوان حمایت کرد.
مردم دیگر توان جراحی اقتصادی ندارند
افزایش روزانه قیمت ارز یا بهتر بگوییم کاهش ارزش ریال در کنار سرعت بالای رشد تورم بهویژه در اقلام خوراکی، مردم را بیش از پیش درگیر حفظ سفرههای حداقلی خود کرده است. جراحیهای بیپایان دولتی که وعده پنج هزار تومان شدن دلار را داده بود، تاب معیشتی مردم را بیوقفه میآزماید و مردم عادی، روز به روز بیشتر شرمنده خود و خانوادههایشان بابت زندگیای که ساختنش دست خودشان نبود، میشوند.