رسانههای وابسته به سرخابیها که تحمل موفقیت یک تیم شهرستانی را نداشتند، از این ادعاها استقبال کرده و با بزرگنمایی اظهارات رئیس وقت هیئت مدیره سپاهان و به استناد به آن، تلاش کردند قهرمانی های سپاهان در لیگ برتر و جام حذفی را به مسائل خارج از مستطیل سبز ارتباط دهند.
روی کارآمدن هیئت مدیرهای غیرهمسو با مدیرعامل و تغییر سیاستهای شرکت فولاد مبارکه، ساکت را ناچار به استعفا از مسئولیتش در باشگاه سپاهان کرد و او به بهانه بیماری قلبی، پس از یک دهه از باشگاه اصفهانی دور شد؛ اما باشگاه خصوصی فولاد ماهان خیلی زود او را به خدمت گرفت تا پیشبینیها در خصوص نادرست بودن بحث بیماری به واقعیت مبدل شود. با این حال همچنان پس از یک دهه از آن مقطع، ساکت هیچگاه راضی به صحبت در خصوص اتفاقات آن دوران نشد.
پس از پایان لیگ نوزدهم که با رتبه نجومی سپاهانیها و کوتاه ماندن دست این تیم از سهمیه آسیایی همراه بود، جو هواداری علیه مدیران باشگاه اصفهانی به راه افتاده و هواداران خواستار تغییرات در مدیریت باشگاه شدند.
در این شرایط نام مجید رحیمی زاده، ملی پوش اسبق هندبال کشور و رئیس اداره ورزش و جوانان شهرستان اصفهان برای مدیرعاملی باشگاه سپاهان مطرح شد که هواداران در فضای مجازی مخالفت شدیدی ابراز کردند تا اینکه در نهایت اتفاق مورد علاقه آنها به وقوع پیوست و محمدرضا ساکت، یک بار دیگر سکانداری باشگاه اصفهانی را در اختیار گرفت.
ساکت که طی سالهای اخیر در تیم مدیریتی فدراسیون فوتبال حضور داشته و سمتهای مختلفی را تجربه کرده، اینک در شرایطی بار مسئولیت باشگاه سپاهان را برعهده گرفته که طی سالهای گذشته فوتبال شهرستانها به طور اعم و تیم سپاهان به طور اخص، نتوانسته قدرت یک دهه قبل خود را تکرار کند و یک بار دیگر سرخابیها برنده جنگ قدرت در فوتبال باشگاهی ایران شده اند.
انتظار هواداران از ساکت، بازگشت به همان دوران رویایی است، موضوعی که سختترین بخش کار او را تشکیل میدهد، زیرا هواداری که با انتخاب رحیمی زاده برای مدیرعاملی مخالفت کرد و نظرش را به کرسی نشاند، برخلاف مقطعی قبلی، این بار برای ساکت حوصله به خرج نخواهند داد و خود را محق به هرگونه انتقادی میدانند.
ساکت و سپاهان، ماموریت دشوار مشترکی را برعهده دارند؛ اما فعلا اوضاع به سود آنهاست، هر چند که معلوم نیست این احوال تا کی ادامه پیدا کند.
آنچه مسلم است انتخاب سرمربی اولین گام ساکت برای آغاز پروژه احیای سپاهان است، موضوعی که به نظر می رسد قبل از قبول قطعی مدیرعاملی در مورد آن خوب فکر کرده و گزینه هایی هم در دفتر خود یادداشت کرده است.
سپاهان که به دنبال گرفتن سرمربی خارجی برای این این فصل خود بود با قانون جدیدی که سازمان لیگ گذاشت به بن بست خورد و به نظر می رسد با مربیان وطنی به توافقاتی رسیده باشد.
شایعاتی که روز قبل دربی سرخابی ها و بلافاصله پس از نشست خبری در محافل پیچید حاکی از تماس بین یحیی گل محمدی و سپاهانی ها بود، هرچند هر دو طرف آن را رد کردند، اما طی دو روز گذشته و امروز، واکنش ها در فضای مجازی نشان از قوت گرفتن این مساله دارد. شاید گزینه آمدن یحیی به سپاهان در این مقطع به نفع سپاهان باشد و بتواند با هنر مربیگری خود سروسامانی به سپاهان بدهد، اما آنچه همه از نوع مدیریت ساکت می دانند، نگاه دوسویی است که وی به کسب نتیجه و کارهای زیر بنایی دارد.
بنابراین به نظر می رسد عدم کسب سهمیه فصل آینده لیگ قهرمانان آسیا شاید فرصت خوبی برای سپاهان و ساکت باشد تا بازیکنان خود را در حیطه مربیگری حمایت و تقویت کند تا در آینده بتوانند به راحتی سکان هدایت طلایی پوشان را در دست بگیرند، بازیکنانی که بارها و بارها تعصب و تعلق خاطر خود را به سپاهان به خوبی و آشکارا بیان کرده اند.
نفراتی مثل هادی عقیلی، محرم نویدکیا، احمدجمشیدیان، سید مهدی سیدصالحی و … بازیکنانی هستند که همانگونه که در مکتب فوتبالی سپاهان به اوج وتیم ملی رسیدند، می توانند در سایه مدیری چون ساکت به نسل جوان و با دانش مربیان لیگ برتر هم اضافه شوند و یا در پست های کلیدی و نزدیک به تیم سپاهان از جمله مدیر فنی که به معنای واقعی اجرایی شود و فقط نام آن را یدک نکشد، گام در مسیر تازه ای برای کمک به تیم خود بردارند.
بی شک یحیی گل محمدی، جواد نکونام، علیرضا منصوریان، فرهاد مجیدی و … نیز روزی در سایه مدیران قدرتمند کار خود را آغاز کردند؛ هرچند مسیر سختی را طی کردند و بارها زمین خوردند و نامهربانی ها و شکست ها دیدند، اما کم کم در حال تبدیل شدن به مربیانی هستند که شاید سال های آینده بتوان با خیالی راحت آنها را روی نیمکت سرمربیگری تیم ملی هم نشاند، بنابراین سپاهان نیز می تواند در این برهه به بازیکنان خود میدان دهد تا خود را در کوره داغ فولاد آب دیده کنند و کارساز شوند.
انتهای پیام/