نظام پولی و بانکی به دلیل نقش تعیینکننده در سیاستهای پولی و اعتباری و به عنوان یک قدرت اقتصادی مهم در اختیار دولت، میتواند با اتخاذ سیاستهای مناسب و هماهنگ با اهداف کلان اقتصادی و بکار بردن ابزارهای کنترل، نقدینگی را به سمت فعالیتهای مولد اقتصادی هدایت کند و با افزایش ثبات اقتصادی زمینه را برای شکلگیری سرمایهگذاری، اشتغال، تولید و… فراهم کند.
اما پس از واگذاری اموال دولتی، آزادسازی سهام عدالت و رشدهای بیسابقهای که شاخص بورس تجربه کرد، این بازار مامنی برای سرمایههای اقشار مختلفی از مردم چه فعالان باسابقه در بورس چه مردمی که تاکنون حضور در این بازار را تجربه نکردهاند، شد.
به گفته تحلیلگران، اکنون بار مسئولیت چند ساله نظام بانکی در جهت جلوگیری از حرکت نقدینگی به بازارهای سوداگرانه و هدایت آن به سمت فعالیتهای تولیدی برای تامین مالی بنگاههای اقتصادی بر دوش بازار سرمایه افتاده اما اقتصاددانان هدایت نقدینگی از بورس به سمت تولید را مشروط به الزاماتی میدانند.
از آنجا که در روزهای اخیر بازار طلا، سکه و ارز افزایش قیمت را تجربه کردند و بورس هم دچار ریزش در شاخص شد، این تردید بوجود آمد که بازار سرمایه توانایی کنترل نقدینگی ندارد اما کارشناسان بورس معتقد بودند که نوسانات بورس برای رسیدن به ثبات است و همچنان نقدینگی زیادی به این بازار حرکت خواهد کرد.
به دلیل آثار تورمی و منفی که حرکت نقدینگی در بازارهای سوداگرایانه برای اقتصاد خواهد داشت، حسین راغفر – اقتصاددان – برای اینکه از حرکت نقدینگی از بازار سرمایه به بازارهای سوداگرایانه جلوگیری شود، فعال کردن نظام مالیاتی را پیشنهاد میدهد و معتقد است که باید از درآمد فعالیتهای غیرمولد مالیات گرفته شود تا منابع بازار سهام به سمت تولید حرکت کند.
همچنین، حسین عبده تبریزی یک کارشناس اقتصادی دیگر میگوید که هدایت نقدینگی به سمت شرکتهای تولیدی کارآمد نیازمند آن است که نرخ بازدهی تصنعی بازارهای سفته بازی کاهش یابد تا مردم منابع خود را در طرحهای نیمه تمام، زیرساختی و عمرانی با بازده مناسب سرمایه گذاری کنند و یا در اختیار شرکتهایی قرار دهند که ارزش میآفرینند.
علاوه بر این، محمود جامساز نیز بازار سرمایه را بهترین مکان برای فرود آمدن نقدینگیهای انباشت شده میداند، مشروط بر اینکه این بازار بر اساس استانداردهای بین المللی عمل کند که به گفته این اقتصاددان، شاخص کنونی بازار سرمایه علیرغم رشد اقتصادی کشور که در دوسال پیاپی حدود ١۴ درصد منفی بوده، از رشد غیر منتظرهای برخورار بوده که با هیچ منطق اقتصادی توجیه پذیر نیست.
بر این اساس شاید بتوان به این نتیجه رسید که برای اینکه بتوان از سودهای کنونی بازار سرمایه در جهت تامین مالی و ارتقا تولید استفاده کرد، باید منابع وارد شده به بورس تحت نظارت قرار گیرند و منطبق با اصول علم اقتصاد و استانداردهای بینالمللی عمل کنند. همچنین، راههای نقدینگی به سمت بازارهای سفتهبازانه از طریق مالیات و کاهش نرخ بازدهی این بازارها، بسته شود.
انتهای پیام